[ تهیونگ ]
وارد کلاس شدم...جیمین هنوز نیومده بود.
کیفمو سر جام گذاشتم و از کلاس خارج شدم که جیمینو تو سالن دیدم که داره با جانگ هوسوک، نماینده کلاس دوم 4 حرف میزنه.
همون طور کنار کلاس ایستادم و بهش نگاه کردم. تا اینکه به طرف کلاس اومد و اشکی روی گونه هاش سر خورد...آخه برا چی داره گریه میکنه؟
به طرفش رفتم و دستمو دور گردنش کردم:«رفیق چته؟»
_چیزی نیس
و بعد اشکشو پاک کرد. ایستادم و او هم مجبور شد وایسه:« نگا کن دیشب که 2 ساعت تو مهمونی تنهام گذاشتی چیزی بهت نگفتم...اصلا کلا چند روزه رفتارات خیلی عجیب شده چته؟»
لبخند زد:«چیزی نیس.»
_اِ...خب حالا اینو بیخیال میشم
لبخند شیطانی ای زدم:«دیشب چرا تنهام گذشتی ها؟ داشتی با اون پسره تو اتاق چه غلطی میکردی؟»
خندید که شیطنتم گل کرد:«خندیدی نه؟ پس داشتین یه غلطی میکردین.»
_منحرف!
_غیر از این میتونه باشه؟ نیس دیگه
_او یکی از دوستای بچگیم بود. داشتیم باهم حرف میزدیم...الانم بخاطر اینکه از این مدرسه رفته ناراحتم.
_دلیلت مورد قبول نیس...شما داشتین یه غلطی میکردین
محکم گوشمو گرفت:« منحرف ما هیچ کاری نکردیم فقط در مورد گذشته یکم حرف زدیم»
_آره تو گفتیو من باور کردم!
دستشو دور گردنم کرد و به طرف کلاس راه افتاد و گفت:«اصلا هر طور دوس داری فکر کن ته ته منحرف.»
دستمو به طرف صورتش بردم و لپشو کشیدم و گفتم:«اوهــــــــــــــه...چکارا کردین؟ خیلی درد داشت.»
با اون دستش که دور گردنم کرده بود محکم زد تو سرم و گفت:« دو دقیقه زیپ دهنتو بکش...اون عقلِ منحرفتم پاک کن.»
_گفتی رفته؟
_آره...از دوستاش شنیدم که انتقالی گرفته به یه مدرسه دیگه
_وای حیف شد...میخواستم کننده رو از نزدیک ببینم
با این حرفم پهلومو نیشگون گرفت که فریادی زدم که همه به ما نگا کردن.
رسما آبروم رفت.
--
سر کلاس درس نشسته بودیم. چیزایی که معلم روی تخته می نوشت رو یادداشت می کردم.
یهو صدایی توی بلندگو اومد:« نمایندگان هر کلاس تشریف بیارن دفتر...نمایندگان کلاس تشریف بیارن دفتر...»
دبیر بهم نگاه کرد:«کیم تهیونگ میتونی بری.»
بلند شدم و احترام گذاشتم و از کلاس خارج شدم.
![](https://img.wattpad.com/cover/252753888-288-k127402.jpg)
YOU ARE READING
Devil
Fanfiction[کامل شده] اون پسر خیلی برام عجیبه.. از وقتی که دیدمش یه حس خاصی بهش دارم.. این حس منفیه ولی در عین حال دوست دارم بیشتر راجبش بدونم کاپل: یونمین، نامجین، هوپ وی، یونکوک، جونگکوک و تهیون ژانر: تخیلی، عاشقانه، هیجانی، رازآلود، اسمات