02

830 71 32
                                    

″ اه بردار دیگه لعنت بهتت جنییی″ زیر لب گفت و شروع جلسه رو با اعضای تیمش اعلام کرد ..
.

.

.

با صدای زنگ گوشیش از اعضای تیمش  عذر خواهی کرد و با دیدن اسم ″ my best donkey″ زیر لب فحشی به اینکه نه به اون موقع که تایم استراحتم حوابمو نمیده ولی الان که کار دارم جوابمو میده "داد

سریع از میز جلسه دور شد و از اتاق با تم دارک بیرون رفت .
پشت در اتاق ایستاد و جواب گوشیش رو داد .

_ کدوم جایی سیر میکنی؟

+ ببخشید گوشیم رو سایلنت بود و ببخشید که از شما اجازه نگرفتم و گوشیمو سایلنت کردم

_ ببند( با قیافه ی پوکر)

+ ببخشید از شما اجازه نگرفتمو حرف زدم

_ میشه خفه شی؟

+ اوکی چته ت؟

_ هیچی اون موقع تایمم ازاد بود ولی الان واقعا تایمی ندارم . شب میبینمت بیا خونم . و حرفایی که الان باهات داشتمو بعدا میزنم .

+ باش . بای

کلافه دستی به موهاش کشید و وارد اتاق شد .

_ ببخشید تلفن ضروری بود . ادامه ی جلسه .

آیشا : مشکلی نیست . خب میخواستم بدونم که ایا برنامه ی خاصی برای اینکه چجوری اونو راضی به همکاری بکنی داری؟

مین جونگ : فکر میکنم بهترین چیز این باشه که با توجه به سابقش برای مقام معامله کنی

_ منظور؟

مینا : سادست .. شما یه معامله باهاش میکنید . اون همکاری میکنه و بعد شما برای زمان مشخصی اونو افسر پلیس میکنی.

آیشا: اگه از مقامش برای حذف پرونده های باندش یا چیز دیگه ای استفاده کنه چی؟

_ سانا تو کاره تعقیب و زیر نظر داشتن اشخاص خوبه .. وقتی کارش توی بیمارستان با مادرش تموم شه این کار رو بهش میسپارم .

مین جونگ : پس با همین روند جلو بریم .

_ درسته . خب همونطور که میدونید من باید کمک افسر میا توی ماموریتش بکنم پس اتمام جلسه رو اعلام میکنم .

همه سری تکون دادند و از اتاق بیرون رفتند .

با کلافگی به سمت در حرکت کرد و به سمت اتاق میا حرکت کرد

WHERE IS MY LIFE?Where stories live. Discover now