لي هارا:
ميخوام خودمو بكشم
١:٠٨ صبح سين شد
توصيه كننده نصفه شب:
چرا ؟
١:١٢ صبح سين شد
لي هارا:
الان باورم كردي؟
توصيه كننده نصفه شب:
اره چرا نبايد بكنم ؟
لي هارا:
ميدوني چيه؟
لي هارا:
تو احمقي
توصيه كننده نصفه شب:
تو احمق تري
توصيه كننده نصفه شب:
انقد از سوالام طفره نرو و بهم بگو چرا ميخواي بميري
توصيه كننده نصفه شب:
من كنجكاوم كه بدونم
لي هارا:
تا حالا شده از خودت نااميد شي؟
لي هارا:
فكر كن تو مايه نااميدي واسه همه هستي
لي هارا:
فكر كن تو يه شكست بزرگي
توصيه كننده نصفه شب:
اينطوري حس ميكني؟ راجب به خودت؟
توصيه كننده نصفه شب:
بخاطر نمره هاته يا والدينت يا دوستات ؟
لي هارا:
من دوستي ندارم
لي هارا:
و اها باز گيرت انداختم!
لي هارا:
تو سوژه ي خوبه برا سر به سر گذاشتني.انقد چيزايي كه بقيه ميگن رو راحت باور نكن
توصيه كننده نصفه شب:
غريزم بهم ميگه دروغ نميگي
لي هارا:
اي كاش ميتونستم يه چيز وحشيانه در مورد غريزه پوسيدت بگم ولي نميتونم
لي هارا:
شب بخير
توصيه كننده نصفه شب:
دوباره داري فرار ميكني!
توصيه كننده نصفه شب:
باشه شب بخير :(
١:٥٤ صبح سين شد
١٠ صبح
توصيه كننده نصفه شب:
بيدار شو :)
YOU ARE READING
Midnight Advisor | JJK(translation ver)
Fanfiction"سلام، توصيه كننده‌ی نصفه شب داره صحبت ميكنه ! به مشكلی با پارتنرتون برخورديد كه نمی‌تونيد حلش كنيد ؟ من هميشه اينجام-" "فقط می‌خواستم بگم كه چند لحظه پيش داشتم خودم رو می‌كشتم." "اوه، شت!" يكی ديگه از فن فيک های ژانر سوشال مديا و تكست بقيه اش رو...
