۳

1.6K 42 1
                                    

با کمربند خودم پشتمو سرخ کرد و من همزمان که زیر پاهاش له میشدم التماس میکردم که آروم تر بزنه .
آره این تحقیر واقعی بود
لذتی که کاش میشد کامل و واظح توی مغز ضبطش کرد
تا هر موقع مازوخیسمم اوج میگرفت تماشاش کنم
هر از چندگاهی با پردیس چشم تو چشم میشدم و اونم بهم میگفت به من نگاه نکن سرت پایین باشه اما من حرف گوش نکن تر از این حرفا بودم
آخرش فهمیدم مدل نگاه کردنم شبیه کسی بود که احتمالا یه روزی واسش مهم بوده
چون وقتی یکم بیش از حد مشروب خورده بود به صدف
گفت که وای چقدر شبیه شاهین نگاه میکنه
همین جمله که خودش بعدا نمیدوست از دهنش در رفته و منی که زیر پاهاشون در حال بوسیدن انگشت هاشون بودم شنیدم، باعث شد نگاهمو بیشتر کنم
تا جایی که دیگه نمیگفت نگاه نکن
اما من حواس و دلم پیش صدف بود
از طرف منم ، اون منو یاد کسی مینداخت که یه زمانی خیلی دوسش داشتم
واسه همین میخواستم بیشتر پاهای اونو ببوسم و توجه اونو جلب کنم
در حالی که روحمم خبر نداشت پردیس با اون روحیه ی خشنش از من خوشش اومده .
حالا نه اونقدر که یک دل نه صد دل عاشق دلباخته ام بشه ولی نگاه نافذم کار خودش رو کرده بود
بهم دستور داد به صدف سواری بدم و از اونجایی که شمه ی بالایی دارم فهمیدم داره ازم فیلم گرفته میشه
فیلمی که احتمالا قرار بود بذاره استوری اینستاش و از اونجایی که منو توی اینستا اکسپت نکرده بود و نکرد پس نمیتنونستم هیچوقت فیلم خودم رو ببینم
البته توی اون فیلم احتمالا پشتم به دوربینه و کسی نمیتونه من رو از روی پشتم بشناسه ولی خب هر جوری حساب کنی کارشون غیراخلاقی و زشت بود
پردیس که گفته بودم ازم کمی خوشش اومده بود گفت واژن لیسی رو هم دوست داری ؟ منم گفتم آره چرا که نه
هرچند دلم میخواست واژن صدف رو بلیسم یا هردوشون رو ولی گفت : خب از کجا بدونم مریضی چیزی نداری ؟
دوست دختر داری؟
من : آره
پردیس : خب پس دفه ی بعدی که اومدی اگه خواستی بلیسی برگه سلامت بیار تا اجازه بدیم
من : برگه سلامت چیه ؟
پردیس: یه برگه است که آزمایشگاه میده توش نوشته بیماری نداری
من : ندارم بخدا
پردیس داشت راضی میشد  این کار انجام بشه
حتی منو برد سمت اتاقی که توش تخت بود ولی یهو نظرش برگشت
خیلی دلم میخواست این اتفاق بیفته چون هرچی نباشه توی این یه کار مهارت و تبحر خاصی دارم
 به نظرم هر مردی فارغ از گرایشش باید بلد باشه خوب بخوره
این دیگه ربطی به برده بودن نداره . واقعا نداره
مردی که خوب بلده بخوره مردیه که هر زنی دوست داره باهاش بخوابه
حالا که بحث بخور بخور شد باید بگم که ناهار اون روز رو هم من رفتم بگیرم

دبل دوبلWhere stories live. Discover now