۷

928 17 0
                                    

شبش واسطه ای که ای دی صدف رو بهم داده بود پیام داد که چی شد ؟ رفتی ؟ خوب بودن ؟ منم گفتم آره عالی بود
از اون طرف با صدف و پردیس هم چت میکردم
بیشتر با پردیس
خیلی غیرمستقیم بهش گفتم از صدف خوشم میاد
اونم کم نذاشت و گفت صدف از دوستت یعنی پیمان خوشش اومده
منم تو دلم گفتم ای بخشکی شانس
و بعدم پردیس یه جورایی بهم فهموند که من از تو خوشم میاد و صدفو بیخیال
پیش خودم گفتم اگه پردیس از من خوشش میاد بذار تا بیشتر با هم آشنا شیم ، سنگ مفت این عقابم مفت
و یکم حرفای جدی زدیم که به شما خوانندگان عزیز داستان مربوط نیست
اما چند روز بعد هر دو تاشون تلگرامشون رو پاک کردن و خط هایی که ازشون داشتم خاموش  
یه جورایی آب شده بودن رفته بودن زیر زمین
منم تا یه مدت عین خیالم نبود
نمیخواستم دوباره تجربه داشته باشم
اما دوباره دلم خواست و به اون واسطه پیام دادم که آقا اینا کجان ؟
گفت نمیدونم و خودم به خونشون تشنه ام
من : ای بابا چرا ؟
واسطه : یه کاری باید برام میکردن که نکردن
منم پیش خودم حدس زدم چی کار
احتمالا یه درصدی از هزینه ی جلسه رو باید میدادن به اون که ندادن
این واسطه هم کم نذاشت گفت اینا لاشی بودن فلان بودن بیسار بودن اصن فهمیدی فیلمتو گرفتن پخش کردن ؟
منم که به هیچ جام نبود گفتم آره یه چیزایی حس کردم
گفت از تو 2 تا فیلم گرفتن از دوستت هم همینطور از اون یکی هم گرفتن
گفتم خب تو که دیدی واسه من بفرستشون
گفت پاک کردم پاک شده یه همچین چیزی
گفتم خب ای بابا پس همچینم پخش نشده
گفت سعی میکنم بگردم پیدا کنم و تو ام بگرد اینا رو پیدا کن اگه پیداشون کنی من کاری میکنم مفتی باهات سکس کنن
حالا اینکه من هیچوقت همچین چیزی نمیخواستم به کنار اما معلوم بود بدجور این واسطه ی ما رو دور زده بودن چون واقعا به خونشون تشنه بود
یکم از پردیس بهم آمار داد و خب از طریق اون بود که فهمیدم هم رشته ای هستیم
حتی یکی از عکسای پردیس رو برام فرستاد و من از همون عکس فهمیدم کدوم دانشگاه درس میخونه
یه چیزایی در حد جدول و درختای اطرافش پیدا بود که حدسم رو تایید میکرد
و خب توی اون دانشگاهم دوست و آشنا داشتم
اما بیخیال قضیه شدم
به اون واسطه گفتم دانشگاهشو فهمیدم
اونم واسه اینکه من بازم پیگیر پیدا کردنشون بشم یکی از فیلم ها رو فرستاد
فیلم خودم بود
در حد 15 ثانیه
زیاد توش پیدا نبودم
اگه بخوام براتون توصیفش کنم در حال بوسیدن پاهای صدف بودم که پردیس ازم فیلم گرفت اما خب خوشبختانه جوری گرفته بود که پیدا نباشم
احتمالا اون یکی فیلم هم که واسطه گفت همون موقعی بود که داشتم به صدف سواری میدادم چون اونجا رو خودمم فهمیدم
اما خب بازم مهم نبود برام
فیلم پیمان رو هم برام فرستاد که اون بیشتر توی فیلم پیدا بود تا من
ولی چون کل این قضیه ها برام مهم نبود حتی فکرمم درگیر نکرد
فقط میخواستم صدف رو دوباره ببینم
تونسته بودم آمار پردیس رو دربیارم و حتی بیشتر از اینا هم میتونستم ازش بفهمم اما هنوز دلم پیش صدف گیر بود
صدفی که از پیمان خوشش اومده بود
صدفی که میدونم اسمش صدف نیست ولی با توجه به حرفای پردیس میدونستم که روانشناسی میخونه و از اونجایی که با پردیس هم دانشگاهی بود میشد راحت پیداش کرد با این تفاوت که من اسم واقعی پردیس رو میدونستم اما اسم اصلی صدف رو تا الان نمیدونم . فقط یه عکس ازش دارم که وقتی این عکس رو به میسترس فصل دوم نشون دادم گفت چقدر قیافش آشناست و اینو توی دانشگاهمون دیدم اما نمیدونم اسمش چیه.
شاید یه روز دوباره یکی از اونا یا هردوشون رو ببینم شایدم نه اما همیشه یه خاطره ی جذاب و پشم ریزون برام باقی میمونن.
پایان فصل اول

دبل دوبلDonde viven las historias. Descúbrelo ahora