Kook pov
به جین هیونگی که جلوم نشسته بود و با یه لبخند به گوشیش خیره بود نگاه کردم.
با حرکت انگشتاش روی صحفه گوشی فهمیدم که داره چت میکنه ولی با کی؟؟؟
به جیمینی هم که یکم اون ور تر از من نشسته بود و مثل من دست به سینه به جین هیونگ خیره بود نگاه کردم که همون لحظه نگاه جیمین هم بالا اومد و چشم تو چشم شدیم.
کم کم با فکری که به ذهنم رسید لبخند شیطانی روی لب هام شکل گرفت.
با لبخندی هم که آروم آروم روی لب جیمین نشست فهمیدم که میدونه به چی فکر میکنم.
چشمکی بهش زدم و آروم از جام بلند شدم.
جیمین هم از جاش بلند شد و رفتیم به سمت جین هیونگ.
من از پشت سرش و جیمین از رو به رو.× به به فکر کنم جین هیونگ بلاخره به یکی پا داده.اخه جونگ کوک خودت که از کون بزرگش خبر داری؟ واسه همین نمیتونست به کسی اعتماد کنه ولی الان چی شده؟
+ هممم باور میکنی منم یه مدت رو کونش چشم داشتم؟
و سعی کردم صدای خنده ام نقشمون رو بهم نریزه.
میخواستم ادامه بدم که جین هیونگ طبق انتظارمون منفجر شد:& هی شما دوتا قوزمیت چی میگید ها؟ اره کونم بزرگه ولی نه در حدی که دونسنگ هام به کونه هیونگه هندسامشون چشم داشته باشن. به شما نمیشه اعتماد کرد چه برسه به بقیه اصلا باید برم کونمو از دست شما ها بیمه کنم ولی حیف پولش زیاد میشه اصلا نظرتون چیه خودتون پول بیمه اش رو بدید؟ اینجوری هیونگه خودتون در امانه عزیزانم.
همین طور که داشت حرف میزد خم شدم و گوشیش رو نگاه کردم.
اوه ددی نام؟
بیشتر خم شدم و گوشی رو از دستش قاپیدم.
عربده کشان دویدم دست جیمین رو گرفتم و دوتایی دویدیم توی اتاق و در و قفل کردیم.
اگه دست جیمین رو نمیگرفتم اون بدبخت با جین هیونگ پشت در میموند و قربانی میشد.
صدای کوبیده شدن در و صدای جین هیونگ کل اتاق رو برداشته بود:& هی دیوثا درو باز کنید بیشعورا خو از اول میگفتید خودم بهتون میگفتم... هیییی اون چتای فاکی رو نخونیددددد مادر فاکرای دیوووووث این درو باز کنید تا خودم کونتون بذارم
دیگه به بقیه ی حرفاش گوش نکردم و باجیمین به صحفه ی گوشی نگاه کردیم.
ددی نام: جین عزیزم کجا رفتی؟
آخرین پیامی بود که به جین هیونگ داده بود. چت ها رو کشیدیم بالاتر و شروع کردیم به خوندن:
جین: نامجون کی میخوای این ورلدواید هندسامه ترشیده رو ببری سر قرار؟
ددی نام: جینی عزیزم درسته که دیر میبرمت سر قرار ولی مطمئن باش وقتی ببرمت سر قرار بهترین روز رو برات میسازم
جین: باشه
ددی نام: الان ناراحت شدی مثلا؟
جین عزیزم کجا رفتی؟
YOU ARE READING
All My Life💜
Action《کامل شده》 تهیونگ،هیبرید شیر که پدرش وصیت کرده تا ۱۵ سال بعد از مرگش جانشینش،یعنی رئیس بزرگ ترین باند گانگستر کره باشه.... جانگکوک،هیبرید خرگوشه که اهل تفریح با بهترین دوستش جیمینه... کاپل ها: تهکوک،اصلی _یونمین_نامجین هایبرید_ امپرگ تهیونگ:هایبرید...