چپتر یک

1K 116 234
                                    


"استاد می‌شه قبل از این که برید تو این مبحث کمکم کنید؟"

نگاه عاقل اندر سفیهی بهش انداختم. از اون دانش‌آموزای باهوش بود اما همیشه خودشو می‌زد به خنگی تا به این بهانه باهام حرف بزنه. جواب سوالشو تند تند و هول هولکی دادم و از کلاس زدم بیرون.

به هر حال که خودش جوابشو می‌دونست؛ نمی‌دونم چش بود که انقد گیر داده بود بهم. انگار ازم خوشش میومد. احتمالا بهش می‌گن احساسات بچه‌گانه دوران بلوغ. همین مونده بود که دانش آموزم روم کراش بزنه.

دم در دفتر یکی دیگه از دانش‌آموزای سال دومیو دیدم. مردود شده و این دومین سالی بود که داشت کلاس دوم و می‌خوند و حالا برای هزارمین بار دم در دفتر ایستاده بود و قرار بود به خاطر شیطنتاش توبیخ بشه.

"سلام آقا."

سرشو انداخته بود پایین و موهای فرش جلوی چشماشو گرفته بودن.

"باز چی کار کردی که دم دفتری؟"

موهاشو از روی چشماش کنار زد "هیچی به خدا آقا. همش الکی آدم و می‌کشونن دفتر."

سرمو به نشونه تاسف تکون دادم و خواستم وارد دفتر شم که بازومو گرفت و وقتی با نگاه متعجبم مواجه شد سریع دستشو برداشت "آقا می‌شه شما با آقای پراک صحبت کنید کوتاه بیاد؟"

جوابی ندادم.

"استاد باور کنید ما کاری نکردیم. دختره نی قلیون الکی اومده زر زر کرده که من کشوندمش تو دستشویی و..."

"ادبت پسر ادبت کجا رفته؟"

"ببخشید آقا. داشتم می‌گفتم به خدا تهمت می‌زنن به ما. ما هیشکیو نکردیم چیز ینی هیشکیو نکشوندیم دستشویی."

سال اولی بود که به این مدرسه اومده بودم و درست بچه‌ها رو نمی‌شناختم اما تو همین چند ماهی که از سال تحصیلی گذشته بود متوجه شده بودم پسر شر و شیطونیه با این حال بهش نمی‌خورد از این کارا کنه.

بعد از این که با پراک صحبت کردم و قضیه حل و فصل شد بلاخره فرصت پیدا کردم وسایلمو بردارم و به سمت خونه برم که دم ماشین سر و کله‌‌ی دانش‌آموز قبلی پیداش شد. همون پسری که گیر داده بود بهم و خودشو می‌زد به خنگی.

"آقای سوپاسیت وای چه تصادفی خوب شد اینجا دیدمتون."

مسیر خونشون دقیقا مخالف مسیری بود که من همیشه ماشین و پارک می‌کردم و حالا هم داشت تظاهر می‌کرد اتفاقی دیدتم.

به یه لبخند مصنوعی اکتفا کردم و خواستم در ماشین و باز کنم که دوباره صدام کرد. "استاد می‌شه بگید فردا چه مبحثی رو می‌خواید درس بدید که من پیش مطالعه کنم؟"

با بی‌حوصلگی جوابشو دادم "تحلیل نمایشنامه."

"استااااد من شدیدا مشتاقم شما با مهارت بالاتون این درس و بهمون یاد بدید. حالا که بحث تحلیل نمایشنامس راستش من فکر می‌کنم شما یه نمایشنامه کامل از جذابیت و خوش تیپی هستید."

☀️SUN School🔞 (compeleted)Unde poveștirile trăiesc. Descoperă acum