مربای هویج 🥕

3.5K 502 418
                                    

+ اسمشو چی بذاریم؟
جونگکوک با خنده به سمت پسر بزرگتر چرخید و جواب داد:
- نمیدونم.. کیم سارانگ؟
رد نگاه عمیق تهیونگ رو گرفت و به چشم های فرشته‌ی کوچیک با پلک های پف کرده و چشم های کشیده‌ش رسید.
به ثمره‌ی تازه به ثمر رسیده‌شون.. قرار نبود هیچوقت به کسی بگن که این بچه مال کدومشونه اما هربار که به یاد می آورد تهیونگ زمان صحبتشون در مورد این موضوع چثدر قاطعانه تصمیم گرفته بود اسپرم جونگکوک اون اسپرمی باشه که ثمره زندگیشون میشه قند توی دلش آب میشد. حس خنک و عاشقانه ای از خواسته شدن...

دستش رو بین انگشت های کشیده پسر بزرگتر که لبه تخت نوزاد رو گرفته بود جا داد و با صدای آرومی پرسید:
- نظرت؟
+ خوبه.. کیم سارانگ!
تهیونگ گفت و انگشت های به هم بافته شده‌شون رو نزدیک لبش برد و بوسید.

توی اتاقی که به جز ترکیب نفس های خودشون حالا نفس های تازه رسیده‌ای اضافه شده بود.

***

+ سارانگ!!
با کلافگی گفت و نون های تست رو از داخل دستگاه خارج کرد. برای جونگکوک که با پیرهن مردونه‌ی سفید و خط های باریک آبی با لبخند دست به سینه نشسته بود و نگاهش میکرد سری تکون داد و پرسید:
+ چیه؟

وقتی لبخند اون پسر عمیق شد و سرش رو به عقب خم کرد خواست چیزی بگه اما صدای پای سارانگ رو از پشت سرش شنید. به سمتش چرخید و وقتی دختر کوچولو رو با موهای دو گوشی بسته و پیرهن سفید ساده‌ش دید به صندلی اشاره کرد و گفت:
+ نمیشه که هر روز برای مدرسه رفتن بابا انقدر داد بزنه تا بیدار شی!

با صدایی که از یخچال اومد نگاهش رو از چشم های مظلوم و بی حوصله دختر کوچولوشون گرفت. نون ها رو جلوی جونگکوک گذاشت و در حالیکه به سمت یخچال میرفت گفت:
+ الان هم بابا ته ته دیرش میشه هم بابا کوک!!

هرچقدر در یخچال رو فشار میداد بسته نمیشد. وقتی متوجه شد شیشه‌ی مربای هویج باز هم به درستی داخل در جا نگرفته فشاری به سرش آورد و ادامه داد:
+ تو که نمیخوای ما اخراج بشیم؟

در یخچال بسته شد و بوق قطع..
سکوت خونه رو گرفت.
نگاهی به عکس چسبیده روی در یخچال انداخت.

به خودش با موهای فندوقی رنگی که جونگکوک واسش به سمت بالا ژل زده بود.

به جونگکوک با موهایی که مثل همیشه از پشت بسته بود و دختر کوچولویی یک ساله ای که توی بغلش نگه داشته بود.
چشم های گردشون که بی اندازه شبیه هم بود..

و اولین ست لباس خانوادگیشون!
تیشرت سبزی با طرح های زرد که تن خودش بود.

تیشرت زردی که با طرح مشابه با لباس خودش اما به رنگ سبز تن جونگکوک بود و تیشرت سفارشی دختر کوچولوشون که از وسط به دو رنگ سبز و زرد تقسیم شده بود.

Carrot Jam [ VK OneShot ]On viuen les histories. Descobreix ara