مثل همیشه خودمو تو اتاقم حبس کردم و
منتظرم..
ولی منتظر چی ..خودمم نمی دونم ...
شاید یه معجزه؟!...و شاید فقط....در انتظار مردن
باشم ...
گوشیم و از روی تخت برداشتم و رفتم تو کمد و درو
روی خودم بستم ...
هندزفری هام و تو گوشام گذاشتم و شروع کردم به
سرچ کردن mv های مختلف ....
همونجور که داشتم mv جدید nct,hot sausage
و دید میزدم یکی از کلیپ ها نظرمو به خودش جلب
کرد روش کلیک کردم و با دقت بهش نگاه میکردم
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
"خوب امروز قراره تو چنل یوتیوبم کار متفاوتی رو
انجام بدم این دفعه قراره که شما زندگینامتون و با
دوست پسر قبلیتون یا کسی که عاشقشید ولی در
حال حاضر نیست رو برامون تعریف کنید
ما از زندگینامه ی شما مانهوا ، مانگا و در صورت
جذاب بودن رابطه شما انیمه میسازیم و اون رو با
مردم به اشتراک میزاریم ، البته با اسم های
خودتون ...
جالب نیست؟؟این باعث میشه که عشقتون تو
خاطره ها بمونه و ممکنه اون فرد این مانگا یا انیمه
رو بخونه یا ببینه و این درصدی برای برگشت شما به
همدیگه است خوب نظر شما چیه؟؟؟دوسش
داشتید؟؟
لطفا اگه خوشتون اومد تردید نکنید و برای ما ایمیل
بفرستید که رابطه ی زیبا و جذاب شما رو به اشتراک
بزاریم"
چه جالب!!
یعنی قراره زندگی اونا رو مانگا کنن ...
این واقعا زیباست...
عشقشون مثل رومئو و جولیت تو کتابا قراره بره و
نسل به نسل منتقل بشه ...
این....
شاید قصه ی منم براشون جالب باشه...
حدس میزنم ...
شاید فقط کلیشه ای و ترحم برانگیز باشه...
ولی....
من همه چیزمو از دست دادم ...
پس...
انجامش میدم...
چیزی واسه از دست دادن ندارم...
و شاید اون از این طریق بفهمه که من کاری نکردم....
YOU ARE READING
Orange Cake (Completed)
Fanfiction𝘯𝘢𝘮𝘦 : 𝘰𝘳𝘢𝘯𝘨𝘦 𝘤𝘢𝘬𝘦 𝘤𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦 : 𝘩𝘺𝘶𝘯𝘭𝘪𝘹 𝘵𝘩𝘦 𝘸𝘳𝘪𝘵𝘦𝘳 : 𝘮𝘦 𝘨𝘦𝘯𝘳𝘦𝘴:𝘳𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦,𝘤𝘰𝘮𝘦𝘥𝘺,𝘴𝘰𝘤𝘪𝘢𝘭 𝘮𝘦𝘥𝘪𝘢 𝘴𝘶𝘮𝘮𝘢𝘳𝘺⤦ هیونجین و فلیکسی که طی یک سوءتفاهم ساده برای مدتی از هم جدا میشن اما...
