part 27

397 94 29
                                    

باورشون نمیشد واقعا لوهان همچین حرفی زده بود عقلشو از دست داده بود

بکهیون طاقت نیورد و پرسید : لوهان دیوونه شدی؟ هیچ میفهمی چی میگی؟ من با این دراز واقعا با خودت چی فک کردی؟ من قبول نمیکنم من سهونم و به این غول دراز نمیدم

چانیول اخمی کرد و رو به بکهیون گفت : اولا دراز خودتی دوما منم کیونگسومو با این پسر تخس عوض نمیکنم

جونمیون به بحث چانیول و بکهیون که داشت ادامه پیدا میکرد گوش نکرد و دست سه
گی رو تو دستش گرفت و از اتاق کریس بیرون اومد

پوزخندی زد و با خودش فک کرد : این لوهان چشه؟ عقلش سر جاشه؟ شاید از جونگین جدا بشم اما هیچ وقت با هیچ کس که نمیشناسم ازدواج نمیکنم که صرفا فقط پدر بچمه

به سمت تاکسی رفت و سه گی و خودش داخل ماشین نشستن

: کجا برم؟

کمی فک کرد باید کجا میرفت؟ شاید باید میرفتن خونه شایدم میرفتن فرودگاه و یه راست به انگلیس میرفتن اما نه باید میرفت خونه پدر مادر جونگین هر چی نباشه اونا بزرگترن و بهتر میدونن چیکار کنن
جونمیون نمیخواست تنها باشه میخواست با یکی حرف بزنه و اونام راه حلی بهش پیشنهاد بدن پس تصمیمش درست بود میرفت خونه‌ ی پدر و مادر جونگین

بعد دادن آدرس چند دقیقه بعد رسیدن از ماشین پیاده شد و منتظر موند سه گی هم پیاده شه

چند دقیقه ای بود اومده بودن داخل و پدر و مادر جونگین ازش پرسیده بودن جونگین کو و جونمیون که منتظر بود هر چی سریعتر توضیح بده در عرض چند دقیقه همه چی رو گفته بود

مادر جونگین خوشحال بود و جونمیون دلیل خوشحالیشو نمیفهمید
یعنی خوشحال بود که سه گی نوش نیست یا چی؟

اما پدر جونگین تو فکر رفته بود و حواسش نبود که همسرش خوشحاله و جونمیون در حالی که خودشو خونسرد نشون میده اما در حقیقت از درون به شدت ناراحت و عصبانیه

اخمی كرد و گفت : جونمیون؟

: بله

: یعنی الان اونا دارن اونجا دعوا میکنن؟

جونمیون شونشو بالا انداخت و گفت : نمیدونم تا قبل از اینکه من بیام تازه بحثشون شروع شده بود

: جونمیون چرا کارتو نمیاری کره؟

: پدر جون شما که میدونین کار من تو شرکتمه و شرکتمم تو انگلیس و من نمیتونم و نمیخوام بیام کره

پدر جونگین خونسرد پرسید : چرا نمیخوای بیای کره؟

جونمیون در حالی که درک نمیکرد چرا باید پاشه بیاد کره گفت : آخه دلیلی نداره که بیام کره

: جونمیون دلیل هس تو فقط باید چشماتو باز کنی و این دلیلا رو ببینی پدر سه گی کرس جونگین یه بچه ایی داره که باید ببینتش اینا اون دلیلاین که تو باید بیای کره

human mistake (خطای انسانی)Where stories live. Discover now