پ.ن : اولش مینویسم که حتما همتون بخونید
توی پست هائومیا هم گفتم اینجا هم میگم ، واقعا نظرات کمه و ازشون راضی نیستم
نمیخوام شرطی بذارم براش ، فقط میخوام که خودتون حواستون باشه 🌨
امیدوارم که این قسمت رو هم دوست داشته باشید مای سوییتیز 🍻⬐━━━━━⋆✵⋆━━━━━⬎
⤳ season 8 ∗ EPISODE 9
⤳ Name : Devilish life
⤳ Full 104
⬑━━━━━⋆✵⋆━━━━━⬏
صاف ایستاد اما تیر کشیدن بازوش باعث شد اهی بکشه
سر چرخوند و به دستش نگاه کرد
کت چرم و پیراهنش و مقدار زیادی از گوشت بازوش پاره شده و رنگ سرخ تنها چیزی بود که روی دستش میدید
چانیول : لعنت بهش
نگاهش رو اطرافش چرخوند و پیاده شدن بکهیون رو دید
بکهیون : خوبی؟
سر تکون داد و دست روی زخمش گذاشت
در حالی که مردمکای لرزونش اطراف میچرخیدن سمت چانیول رفت ؛ حتی فکر به اینکه اون گلوله ای که الان دستش رو زخمی کرده میتونست کمی این طرف و اون طرف تر باشه و اسیب جدی بهش بزنه ، میتونست دیونه ش کنه
کنارش ایستاد و دستش رو کنار زد ؛ زخم نسبتا عمیقی بود ، کاملا مشخص بود که قصد تیر انداز اصلا اسیب جدی نبوده
بکهیون : دستتو بهش نزن عفونت میکنه
کمی عقب رفت و دستش رو سمت کمربندش برد ، باز کرد و از بین بندای دور شلوارش بیرون کشیدش و سمت پسر قد بلند رفت
بکهیون : باید به بچه ها خبر بدیم
و با رد شدن کمربندش از زیر دست چانیول ، اون رو ، روی بازوش کمی بالاتر از زخم بست
چانیول : نیاز به این نبود
پلکی زد : میدونم اونقدر عمیق نیست ولی چیز دیگه ام نیست که جلوی خونریزی رو باهاش بگیرم
دست سمت جیبش برد : من زنگ ب
چانیول : لازم نیست
دستش رو بالا برد و ساعت دیجیتالش رو که صفحه ش حالا با نوشته ی خطر بکگراند قرمز داشت به دوست پسرش نشون داد
چانیول : نفهمیدم کی ولی خیلی وقته خبرشون کردم
تکیه ش رو به ماشین داد : عادت کردی
چانیول : فکر کنم
صدای اژیر پلیس باعث شد بکهیون بالاخره حواسش رو از چانیول بگیره و به مردم در حال فیلمبرداری نگاه کنه
سمتشون رفت و در حالی که کارت شناسایی امنیتیش رو بیرون میاورد نشون بقیه داد
بکهیون : همگی شما حالتون خوبه؟ کسی که مشکلی نداره؟
YOU ARE READING
• Criminal Minds 🩸
Fanfiction🍁 Criminal Minds 🌓 🍁 Romance • Action • Crime • Mystery • Detective • Smut • Happy end ✨ 🍁 Chanbaek • Krisho 🍁 Writer: El ( Elnaz_CH ) 👤 🍁 Editor: Luira ( Eli ) توضیح ♦️✨ چانبک و کریسهو! مرکزِ جرم شناسیِ کره جنوبی؛ NCI !! چهار مامور و دو را...