-2-

1.1K 251 43
                                    

جزوه ای که تو دستش هست رو مرور میکنه و با هندزفری به ویس های استادش گوش میده و در راهرو دانشگاه قدم میزنه.

تو همون حال چشش از دور به پسری مو بلوند برخورد میکنه،و  کی میتونه غیر از اون باشه؟ هیونیینگ کای کسی که مدتیه در و برش میپلکه تا با اون دوست باشه

کای: سلام

تهیون: باشه

کای: ها؟

با تعجب از لحن سرد و جواب بی ربطش میگه  و آروم دستش رو میگیره که بتونه با اون قدم بزنه.

تو همون حال تهیون با شنیدن اسم بومگیو از یکی از دانشجو ها خشکش میزنه، اخیرا و تو روز اول دانشگاش این اسم رو زیاد میشنید، و براش آشنا به نظر میرسید اما چطور؟ وقتی که حتی چهرشم ندیده بود!

_گفتن که قراره خودش و گروهش اجرا داشته باشن تو پارتی امشب! خیلی هیجان زدم!!

تهیون بی تفاوت چشاشو تو حدقه میچرخونه و راهشو همراه کایی که وراجی میکرد و میخندید ادامه میده.

---تهیون---

اگه تو دانشگاه باشه باید درس بخونه! نه اینکه با رفتن به پارتی و گروهش معروف شه!!چرا مردم به فکر آیندشون نیستن و وقتشون سر چیزهای بیهوده هدر میدن.

ظاهرا قراره با افردا متفاوت زیاد اینجا آشنا شم که شخصیتشون به من نخوره

_____

رو میزش میشینه و قصد داشت هندزفری رو تو گوشش برگردونه که کای مانع میشه و معترضانه رو به تهیون میگه.

کای: چرا به من گوش نمیدی؟ و اینکه چرا اینقدر واسه رفتن سر کلاس عجله داری وقتی تایم کلاس هنوز شروع نشده؟

همزمان با تموم شدن حرفای کای زنگ میخوره و تهیون بی تفاوت از کنارش رد میشه و خودش رو به کلاس میرسونه.

کای: هی صبر کن!

اینو میگه و دنبالش راه میوفته

_____________

طبق معمول تو کافه مورد علاقشون نشسته بودن ، جییون کمی از قهوش رو میخوره و بعد از کمی تردد رو به دوستش میگه.

جییون: ببین من دارم به ازدواج بومگیو فکر میکنم...

سویون: من مخالف این فکرم چون به نظرم  سنش هنوز خیلی  پایینه، ولی دلیلش چیه؟

جییون: چون وقتی ازدواج کنه نسبت به خیلی چیزها مسئولیت پذیر میشه و کارها بچگونه و بی هودش رو کنار میذاره، و خیلی دنبال شخص مناسب با ویژگی هایی که مد نظرم بود میگشتم و اون رو فقط تو پسر تو پیدا کردم

ابروهای سویون به هم گره میخوره و سعی میکنه حرفای دوستش رو تحلیل کنه، یعنی اون قصد داره  بومگیو با تک پسرش ازدواج کنه؟؟

ℂ𝕆𝗟𝗗 𝗛𝗨𝗦𝗕𝗔𝗡𝗗*°.•𓂅Where stories live. Discover now