Part 6

376 41 4
                                    

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

/آهنگmuhyul song رو پلی کنید/

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

/آهنگmuhyul song رو پلی کنید/

حالم بهم میخورد که یهو صدای شکسته شدن در اومدو چراغا خاموش شد..به عقب
که برگشتم،دیدم مردک روی زمین ولو شده...
تو تاریکی نمیدیم کیه.. گلدونو گذاشت زمینو به طرفم دوید..سرش کپ داشتو صورتشو با ماسک پوشونده بودو بالارو نگاه نمیکرد،همه جا تاریک بود.. دنبال قیافش بودم ولی نمیشناختمش..آروم چسبو از دهنم بازکرد..بلوزمو پوشوندو سرموگذاشت روی سینش.. هیچی نمیگفتم.. اونقدر وحشت کرده بودم که حتی نمیتونستم حرف بزنم.. گریه ام نمیومد..آروم موهامو نوازش کردوگفت: ببخشید دیر رسیدم...
این کیه؟صداش،صداش چقدر جذابه.. چرا تو بغلش آرامش داشتم..ناخودآگاه دستامو دور کمرش حلقه زدم.. سرمو بوسید..صورتمو به سینش چسبوندم،چه بوی خوبی میداد...دلم میخواست ساعت ها تو بغلش باشمو پیشم باشه..پاهام سست بودو توان وایستادن نداشتم..یهو زانوهام خم شد که بغلم کرد...منو به اتاق بردو روی تخت گذاشت..
صدای پلیس آگاهی بود،بدنم درد میکرد..حالت تهوع داشتم،نای بلند شدن نداشتمو همون جا بالا آوردم...از درون میلرزیدم...که اون جوون با یه دکتر اومد.. صداهاشون مبهم بود سرم گیج میرفت،دیگه نمیتونستم خوب ببینم،یکی اسممو صدازد،صداش توی آب بود... هانا،هانااا..

مینهی بالا سرم بودو گریه میکرد، میگفت همش تقصیره من بود که تنهاش گذاشتم،هرسری که تنهاش میذارم یه اتفاقی واسش میافته..
چشمامو بازکردمو باصدای گرفته و لکنت گفتم: می..مین.
_جانم عزیزم جانم..خوبی؟
_آب..
_باشه صبرکن بیارم..
روی تخت نشوند تا بخورم،کمی خوردم، چشمم دنبالش میگشت..
_چی میخوای عزیزم؟
_کج..کجا..س
_کی کجاست؟اون پست فطرت تو بازداشتگاهه
باسرگفتم نه...دوباره چشمم دنبالش بود،به جز مأمور و دکتر کسی نبود..مثل یه فرشته نجاتم دادو رفت...دوباره حالت تهوع داشتم که مینهی سریع سطلو جلوم گرفت.. دکتر اومد بالاسرم و بهم آرام بخش زد..

Don't Far Away | Complete Where stories live. Discover now