𝐜𝐚𝐟𝐮𝐧𝐞

1K 202 108
                                    


D'S POV :

(متن چک نشده.)

𝐜𝐚𝐟𝐮𝐧𝐞

هر روز...

هر روز با هر طلوع دنیایی به پایان میرسه.
و هر روز با طلوع همون خورشید دنیای جدیدی متولد میشه.

کیم تهیونگ روزنامه نگار دیگه اهمیتی نمی‌داد اگه روز قبل دنیاش به پایان رسیده، چون دنیای ما بار ها و بار ها به پایان میرسه و در آخر در طلوع خورشید فردا دوباره آغاز میشه.

اون روز صبح درخشش نور خورشید از بین مژه های بلند پسر عبور نکرده بود تا بیدارش کنه چون اون چشم های کهربایی از ساعت ها قبل بیدار بودند.

نگاه خسته اش رو به عقربه های ساعت دوخت و به صدای تیک تاکش گوش سپرد.

تیک، گذر یک ثانیه.
تاک، نزدیک شدن به ثانیه بعدی.

و درست به همین شکل یک ساعت دیگه رو هم به بطالت لای ملحفه های تخت گذرونده بود و بین افکاری قدم میزد که هر روز حجم بیشتری از سرش رو پر می‌کردند.

کمی بعد وقتی عقربه کوچک ساعت روی 8 و عقربه بزرگ دقیقا روی 6 قرار گرفت، ملحفه های گرم رو کنار زد و با چشم هایی باریک شده دنبال عینکش گشت.

کنار بالش رو روی چوب سرد میز عسلی کنار تخت رو لمس کرد و زمانی که اثری ازش پیدا نکرد اخم هاش رو در هم کرد و کاملا نشست و پاهاش رو روی زمین گذاشت.

با فرود اومدن پاهای برهنه اش روی زمین خنک، سفتی جسمی رو کنار پاش حس کرد و با تعجب خم شد تا برش داره.

+ خوب شد پام رو روت نزاشتم!

رو به عینک توی دستش با تعجب زمزمه کرد و اون رو روی چشم هاش گذاشت.

حالا بخوبی میتونست فضای شلوغ و به هم ریخته اتاقش رو ببینه و به خودش گوشزد کنه شب زمانی که برگشت همه جا رو مرتب میکنه.

گرچه بخوبی میدونست احتمالا تا گرگ و میش مشغول تحقیق کردن باشه و در آخر روی کاغذ ها و نوشته هاش خوابش ببره!

دست هاش رو به تشک نرم زیرش فشار داد و با فرو رفتن دست هاش توی تشک از روی تخت بلند شد.

دستی لای موهای نرم و مجعدش که حالا حتی بیشتر ژولیده بنظر می‌رسیدند برد و خمیازه کشید.

داشت تمام تلاشش رو می‌کرد تا عادی رفتار کنه و هیجان زده نشه اما ته دلش بخوبی متوجه بود که اون روز قطعا جزو روز هایی که عادی اطلاق بشن نبود.

یک ساعت بعد در حالی که شمار دفعاتی که به اون ملودی گوش میداد از دستش در رفته بود نگاهی به جعبه کوچک موزیکال گوشه اینه انداخت و به آرومی درش رو بست.

انعکاس تصویر خودش توی آینه خاک خورده رو تماشا کرد و مشغول بستن دستمال گردن ابریشمی دور گردنش شد.

You've reached the end of published parts.

⏰ Last updated: Jun 29, 2022 ⏰

Add this story to your Library to get notified about new parts!

𝐃𝐞𝐜𝐚𝐥𝐜𝐨𝐦𝐚𝐧𝐢𝐚 | 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕Where stories live. Discover now