The MOON Opening

Introduction

چشمه‌ی ماه، دومین فیک من در ژانر فانتزی هستش و ادامه‌ی داستان دمونه. اما با کاراکترای جدید و یه دنیای جدید. نمی‌تونم بهتون قول بدم که باید منتظر چه جور داستانی باشید. اما اینو می‌دونم که این فیکم مثل فیک دمون، یه دنیای خارق العاده و اسرارآمیزو به نمایش میذاره. با کاراکتری که توی فیک دمون متولد شده (اگه دمونو خونده باشید) قراره بریم به یه سفر پر ماجرای دیگه؛ همون طور که بالاترم گفتم این فیک، یه فیک کاملا فانتزیه، توی دنیایی مثل دنیای دمون و حتی دیووانه‌وارتر از اون اتفاق می‌افته. کانسپت فیک یه جورایی شبیه داستانای اساطیریه. مثل دمون اینجام تا دلتون بخواد جن و پری داریم. تقریباً کل داستان توی دنیای اجنه اتفاق می‌افته. البته که پای جهان‌های موازیم در میونه و از همه مهمتر کاراکتر اصلیمون که یه دختره، مبهمترین موجودیه که تا به حال متولد شده. یه جورایی اَبَردمونه ؛) اوایل داستان اسمی نداره تا یه جا که بهتون نمی‌گم کجا اسم پیدا می‌کنه. (راستی اگه اسم قشنگی سراغ دارید که معنی قشنگیم داشته باشه، حتما کامنت کنید برام، شاید از اسمای پیشنهادیتون یه اسم بزارم براش).

دیگه اینکه، این فیک کانسپت سفر داره، یعنی کاراکتر اصلی ما یه سفر طولانی‌رو آغاز می‌کنه، چه توی دنیای درونیش که پر از نیروهای متضاده، یعنی اصلا یه جنگ اساسی با نیروهای عجیب و غریب درونیش داره؛ از یه طرف خلق و خوی مادرشو به ارث برده؛ جنگندگی، خیرخواهی، فداکاری و از یه طرفم خصوصیات پدرش آزارش میدن؛ کینه، طمع، خودخواهی... حالا اینکه دست آخر کدوم سایدش بهش غلبه می‌کنه، چیزیه که ما توی این فیک قراره بهش برسیم. از یه طرفم سفر کاراکترمون توی جهانیه که هم بهش تعلق نداره هم داره، اما دلیل بودنش توی این دنیا اینه که بتونه به سرنوشت شومی که باهاش متولد شده، غلبه کنه. برای این کارم، هیچ راهی نداره جز اینکه بره برسه به چشمه‌ی ماه؛ حالا اینکه چشمه‌ی ماه کجاست و چرا انقدر مهمه، یا اینکه دختر قصه‌مون چطوری قراره این سفرو آغاز کنه، همرو بذارین و توی خود داستان بخونید که قشنگ بچسبه.

اما حرف آخر اینکه، سفت بشینید سر جاتون که قراره یه شاهکار خوف و خفن دیگه‌رو آغاز کنیم و جامه‌دران، جیغ‌کشان، لگدزنان تا آخرش پیش بریم. راستی لازمه بهتون بگم انتظار هر چیزیو داشته باشید از این فیک؟