PART 17

137 25 138
                                    

17

-  میخوام مستقل بشم.

بدون اینکه نگاهشو از خیابون بگیره گفت و منتظر تایید جیچان موند. ولی وقتی جوابی نگرفت دوباره حرفشو تکرار کرد.

- گفتم میخوام مستقل بشم!

+ نمیشه!

با جوابی که ازش گرفت، نگاه عصبیش رو به صورت بیخیالش دوخت.

- اجازه نگرفتم! خبر دادم!

+ منم گفتم که نمیزارم!

فرمون رو محکم تو دستش گرفته بود و همزمان حواسشو به خیابون و جیمین کنار دستش داده بود.

- دقیقن به چه دلیل فاکی؟

+ محض رضای خدا اون دهنت رو ببند و چرت و پرت نگو!

ماشین جلویی به طور ناگهانی ترمز گرفت و باعث شد جیچان هم بلافاصله پاشو روی ترمز فشار بده که در نتیجه جیمینی که کمربندشو نبسته بود به جلو پرت شد.
با حرص به سمت جیچان برگشت و انواع فوش هایی که بلد بود رو بهش هدیه داد.
بعد هم در ماشین رو باز کرد تا از اون جسم متحرک فلزی و هوای گرفته اش دور بشه که مثل همیشه قبل از هر چیزی جیچان مانعش شد.
پوف کلافه ای کشید و بی اهمیت به صدای بوق ماشین های پشت سر به لجبازیش ادامه داد.

- ولم کن پارک جیچان!

+ سوار شو!

- مرتیکه احمق میگم ولم کن نمیفهمی؟ اون دست کثیفت رو از من دور کن!

جیچان با خونسردی دست جیمین رو بیشتر کشید و جیمین غر غرو رو دوباره به ماشین برگردوند.

+ تا کی میخوای انقد...

- تا وقتی که یونگی رو برگردونی!

جیچان پوف عصبی ای کشید و در حالی که دستشو سمت جیب مخفی کت مشکیش میبرد زیر لب لعنتی به جیمین فرستاد.

گوشی یونگی رو روی پای جیمین که با حالت قهر به در تکیه داده بود و بیرون رو نگاه میکرد گذاشت و منتظر عکش العملش شد.

- خب که چی؟ چرا اینو میدی من؟

جیمین گوشی رو برداشت و در حالی که بررسیش میکرد، پرسید و انتظارش زیاد طول نکشید:

+ گوشی یونگی عه. گفتم شاید قانعت کنه.

دکمه اش رو فشار داد و با دیدن والپیپر دارکش لبخندی رو لبش نشست. تم دارک یکم زیادی با شخصیت ساکت و ارومش همخونی داشت.

- این قفله! به چه دردم میخوره؟

سعی کرد لحنش کاملن بیخیال باشه و امید ته دلش رو به جیچان نشون نده.
جیچان هم بدون هیچ حرکت اضافه ای شونه بالا انداخت و پاشو روی پدال گاز فشار داد.

___________________

+ شوگا!

با حالت لوسی گفت و به یونگی که مشغول نوشتن تکالیفش بود خیره شد و وقتی که جوابی نگرفت انگشت اشاره اشو تو پهلوش فرو کرد.

◇ TheLieTruthWhere stories live. Discover now