part 2

43 11 38
                                    

+ چطوری میخوای فرار کنی ؟ اونا میگیرنت

_ اینم جزوی از معماست ، پیدام میکنی

------------------------------------------------------------------------------------------------------

موهاش رو سمت بالا داد و عینک آفتابی رو از روی چشمانش برداشت ، به اون خونه که دور و برش پر از آدم و پلیس بود نگاه کرد و بعد از کشیدن نفس عمیقی سمتش رفت

از میون جمعیت عبور کرد و با نشون دادن کارتش به پلیس هایی که دور خونه رو احاطه کرده بودن اجازه ی ورود به خونه رو پیدا کرد

نزدیک ساعت شیش صبح بود که بهش زنگ زده بودن و گفته بودن که یه مرگ عجیب رخ داده و باید این پرورنده رو قبول کنه و اون حتی قهوه ی اول صبحش هم نخورده بود ....

با دیدن جسدی که روی زمین افتاده بود سمتش رفت و کنارش روی زمین زانو زد ، با دقت به جسد نگاه کرد

* چشمانش باز بود و به جلو خیره شده بود ، دهانش کمی باز مونده بود و از اون باریکه ی خونی ریخته شده بود ، رنگ صورتش شبیه گچ شده بود و از همه بدتر اینکه این مرد کاملا لخت بود *

با دیدن سایه ی شخصی ، به پشت برگشت و با دیدن دوست قدیمیش _ نینا _ لبخندی زد و گفت : صبحت بخیر

نینا موهاش رو با اخم به پشت گوشش رسوند و گفت : گاد خستم ، نزدیک سه ساعته اینجام و دارم سعی میکنم بفهمم کدوم کصخلی اینو کشته

لیام خندید و گفت : خب حالا چیا فهمیدی ؟

نینا : میدونی خیلی چیزا فهمیدم اما در کنارش خیلی چیزا هم نفهمیدم ، خیلی گنگه مرگش ... صبر کن بگم بقیه هم بیان تا با هم نتیجه گیری کنیم

لیام سرش رو تکون داد و دوباره به جسد خیره شد ، احساس میکرد این شخص رو قبلا جایی دیده

دن : سلام آقای پین ، صبحتون بخیر

لیام بلند شد و گفت : هی دن ، صبح تو هم بخیر

با خودش فکر کرد همکاراش انقدر عجله ای اومدن که حتی وقت نکردن لباس خوابشونو عوض کنن یا موهاشونو شونه کنن ، موهای فرفری اون پسرک جلوی چشماش بود و مانع دیده شدن چشمای آبیش میشدن

نینا هم به هنوز با لباس خواب جلوش وایساده بود

نینا : چیه پین ؟ همه که مثل تو نمیتونن با کت و شلوار بیان سر پرورنده ی مرگ یه نفر

لیام ابروهاش رو بالا انداخت و با خنده گفت : استفان کجاست ؟

نینا : مثل احمقا نشست کل خونه و وسایل رو انگشت نگاری کرد ، الان میاد

قبل از اینکه لیام بتونه چیزی بپرسه ، دن گفت : جو هم رفت قهوه بگیره و الان میاد

استفان : هی گایز ، چطورید ؟

You've reached the end of published parts.

⏰ Last updated: Jul 21, 2022 ⏰

Add this story to your Library to get notified about new parts!

Hitonine Where stories live. Discover now