Part 33

518 167 26
                                    

•شرط آپ پارت بعدی:ووت های پارت 32 و 33 باید +70 باشه.

تهیونگ نگاه شرمنده ای به جیمین که از خستگی روی میز توی آشپزخونه خوابش برده بود انداخت.

آروم نزدیکش شد و موهای بلوندش رو نوازش کرد.
تعداد دفعه هایی که جیمین بهش کمک کرده بود دیگه از دستش در رفته بود،کمی خم شد و به نرمی روی موهای جیمین رو بوسید.

جیمین توی خواب لب برچید که باعث شد تهیونگ تک خنده ای بکنه باید بیدارش میکرد وگرنه بدنش روی اون میز درد میگرفت.

تهیونگ:جیمین؟...مینی؟

جیمین:ته؟

فوری سرجاش نشست و گردنش رو مالش داد.

جیمین:چیشده؟خوبی؟چیزی نیاز داری؟

تهیونگ:نه، الان خوبم.برو روی تخت بخواب اینجا اذیت میشی

جیمین در حالی که خمیازه میکشید گفت

جیمین:نه خوابم نمیاد

تهیونگ:معلومه!برو بخواب،من حالم خوبه ناهار رو درست میکنم

جیمین:اما...

تهیونگ:اما نداره،برو دیگه

جیمین از روی صندلی بلند شد و بهش نزدیک شد،دستش رو روی پیشونیش گذاشت تا مطمئن بشه تب نداره.

تهیونگ:باور کن خوبم تب ندارم،دیروز به خاطر شوک اونجوری شدم

و آروم جیمین رو که نگرانی از توی چشم هاش خونده میشد بغل کرد و به خودش فشرد...
_

جیمین با ذوق به بازی تهیونگ و یونتان نگاه میکرد خوشحال بود که بیماری تهیونگ جدی نبود و فقط در اثر شوک ایجاد شده بود.

تهیونگ:با نگاهت خوردیم!نکنه روم کراش داری؟

و یونتان به بغل کنار جیمین نشست و به چشم هاش زل زد دیگه اون نگرانی توی چشم هاش دیده نمیشد.

جیمین:یااا این چه حرفیه!

تهیونگ به شوخی بهش نزدیک تر شد و یکی از لپ های جیمین رو گاز گرفت.

تهیونگ:اعتراف کن پارک جیمین

جیمین:آیش برو کنار...لپم رو کندی کیم تهیونگ!
مثل اینکه جای توی و یونتان عوض شده

و دوتایی قهقه ی بلندی زدن که باعث شد یونتان هم پارس کنه.

با بلند شدن صدای زنگ گوشی جیمین از هم فاصله گرفتن.جیمین با دیدن اسم نامجون فوری جواب داد.

جیمین:الو هیونگ؟

نامجون:سلام جیمین...یه لحظه...اوه حالا که بهت زنگ زدم بهم خبر دادن باید برم جلسه.پس زودتر حرفم رو میزنم،میتونی کوک رو راضی کنی بیخیال اون عمارت بشه؟

جیمین:سلام هیونگ اما جونگکوک اون خونه رو خرید نمیتونه قرارداد رو لغو کنه

نامجون:چرا میتونه،فقط تو میتونی از پسش بر بیای و راضیش کنی،میتونی این کار رو برای هیونگ انجام بدی؟

《 𝑷𝒐𝒍𝒂𝒓𝒊𝒔 》Where stories live. Discover now