Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
•[شیرین/𝙎𝙒𝙀𝙀𝙏]•
جونگکوک به عنوان دستیار ریس شرکت وظیفه داشت هر چند روز یک‌بار به خونه‌ی اون مرد سر بزنه.
از نظر جونگکوک همه چیز به شدت عادی بود.
رییسش یه فرد به شدت مرتب و وسواسی بود.
علاقه‌ی زیادی به موسیقی کلاسیک داشت.
خونش شبیه به موزه‌های تاریخی بود و همیشه‌ی خدا بوی چوب سوخته می‌داد.
با این حال هزار و یک نشونه وجود داشت تا جونگکوک بفهمه مردی که روز‌های زیادی از سال رو باهاش توی خونه کار میکنه یه انسان عادی نیست ؛ تهیونگ یه خوناشام بود.
خوشبختانه جونگکوک انقدر خنگ بود که متوجه خرابکاری‌های تهیونگ نشه و به هویت اصلیش پی‌نبره....
_فکر می‌کنم این شربت آلبالویی که خریدید فاسده لیوان رو مقابل چشم‌های وحشت زده‌ی مرد سر کشید هم مزه‌اش عجیبه هم بوی خوبی نداره...
![•[شیرین/𝙎𝙒𝙀𝙀𝙏]•](https://img.wattpad.com/894da4c08be704ce94adf6e33b493d2cb5e06332/68747470733a2f2f73332e616d617a6f6e6177732e636f6d2f776174747061642d6d656469612d736572766963652f53746f7279496d6167652f4b363044735638566e314f5670773d3d2d333034362e3137343966656364653035646630613837393539333339303432362e6a7067?s=fit&w=720&h=720)
