3. hidden facts

295 40 4
                                    

دگو، کره
اقامتگاه جئون

زنگ در خونه جئون به صدا دراومد
جیا دوید تا در ورودی رو باز کنه، با باز کردن در هوسوک رو درحالی که دوتا چمدون رو میاورد دید
- سلام هوسوک اوپا بیا داخل

_ سلام جیا تهیونگ هنوز بیدار نشده؟

- چرا بیداره اما هنوز از اتاق جونگ هو اوپا بیرون نیومده

_ یعنی از صبح تا الان چیزی نخورده؟

هوبی داشت نگران میشد، به خصوص که از وضعیت خاص پسر آگاه بود باید یه کاری کنه و فقط میتونست به یه چیز فکر کنه
_ مامانت خونست؟

- اره صبر کن صداش کنم

چنددقیقه بعد هیا اومد پایین تا هوسوک رو ببینه

_ عصر بخیر خانم جئون... من چمدونای تهیونگ رو همون طور که خواستین اوردم ... اما موضوعی هست که باید باهاتون درمیون بذارم

هیا با نگرانی ای که میشد از چشماش خوند گفت
- بیا بشین هوسوک... چی شده؟ درباره ی تهیونگه؟

هوسوک سرشو تکون داد :_ این ممکنه براتون عجیب باشه اما تهیونگ بارداره خانم جئون

- چی؟ چطور ممکنه ؟

_ دکتر گفت که این خیلی نادره اما برای مرد هاهم اتفاق میوفته من خیلی نگرانشم خانم جئون.. چون ته از زمانی که متوجه مرگ جونگ هو شدیم درست غذا نمی خوره.... اون باید از خودشو بچه مراقبت کنه

+ بچه؟ بچه ی کی؟
کوک وقتی وارد هال شد قسمتی از اخر حرف هاشون رو شنید

- تهیونگ... اون از جونگ هو بارداره

+ چی چطور ممکنه

_ منم وقتی اینو فهمیدم به اندازه شما تعجب کردم اما جونگ هو نه اونقدر خوشحال بود که حتی نپرسید چجوری این امکان داره مدام میگفت تهیونگ تکه میگفت میدونه تهیونگ زمینی نیست و خب در این مورد اون درست میگفت

هوسوک با یه لبخند کوچیک رو صورتش گفت و واکنش دوست صمیمی اش یادش اومد
جونگ کوک رو به روی هوسوک نشست.... سوالای زیادی در مورد تهیونگ و برادرش داشت اما میدونست زمان مناسبی برای پرسیدن از تهیونگ نیست پس تصمیم گرفت به جاش از هوسوک بپرسه
+ هوسوک___

_ هوبی... میتونی هوبی صدام کنی

+ اگه مشکلی نداشته باشه میخوام چندتا سوال ازتون بپرسم

_ حتما جونگ کوک

+ تهیونگ و برادرم چندوقت باهم بودن؟

_ بیشتر از دو ساله که همدیگه رو می شناسیم جونگ هو از همون لحظه آشناییش تهیونگو دوست داشت و خب تهیونگ تا 8 ماه پیش واقعا برای یه رابطه اماده نبود... جونگ هو خیلی پیگیر بود در اهرم ته تسلیم شد و از همون موقع باهم زندگی میکردن

twice broken (translate) Where stories live. Discover now