2

1.4K 77 11
                                    

تهیونگ با قدم های آهسته و آرام درست مثل قصابی که قصد سلاخی گوسفندی را دارد به جنگکوک نزدیک شد در چشمان غرق در خون آن زل زد و گفت

+اوم..مم..خب به نظرت کدوم بازی سرگرم کننده تره ..بزار فکر کنم و به صورت نمایشی چهره خودش رو مثل کسی که سخت در حال پیدا کردن جواب یک مسئله سخته جمع کرد و دستشو زیر چونه اش گذاشت ..

به جنگکوک نزدیک تر شد و بشکنی جلوی صورتش زد و گفت

+فهمیدم ..بیا کاری کنیم که هر دو امشب لذت ببریم ..اومم ولی این بازی یه مشکلی داره اونم اینکه تا حالا کسی ازش زنده بیرون نرفته ..

کوکی نگاهی خشمگین و عصبانی به تهیونگ انداخت و گفت

_هیچ معلومه توعه حرومزاده چه مرگته ..فکر کردی شهر هرته که هر کی رو که خواستی بکنی و آب از آب تکون نخوره ..

+اوممم .. دقیقا زدی تو خال ..من حتی اگه وسط خیابون هم تو و کل خانوادتو بکشم آب از آب تکون نمیخوره جوجه‌..و بعد با صدای بلند و لحن دستوری گفت

+ببندینش ..وقت شروع بازیه!!

_ولم کنین حرومزاده ها .. گفتم ولم کنین

کوکی رو کشان کشان به سمت گرونه گردی که وسط بار قرار داشت بردند و علارقم تقاضاهای زیادش اون به گرونه بستن و یکی از افراد حاضر در اونجا گردونه رو چرخوند و کوکی چند دوری رو همراه گردنه چرخید که دستی گردونه رو نگاه داشت ..صورت تهیونگ چندسانتی صورتش قرار گرفت ..

+خب..بزار چندتا قانون ساده رو برات توضیح بدم ..اگه بازیکن خوبی باشی احتمال داره زنده بمونی ..ولی تا حالا که کسی زنده از روی این گردونه پایین نیومده ..پس زیاد امیدوار نشو کوچولو ..

_بزار بیام پایین تا حالیت کنم کی کوچولوعه روانی ..

تهیونگ بی تفاوت به حرفی که کوکی زد رفت و روی صندلی دسته داری که از چرم مشکی و چوب گردو درست شده بود نشست و شروع به توضیح قوانین بازی کرد

+یک ..۵ تا خنجر به سمتت پرتاب میشه اونم توسط یکی از افرادم که چشماش بستس.. بعد هر سری گردونه رو میچرخونن اگر بنا به هر دلیلی شانس بیاری و خنجر بهت برخورد نکنه که هیچی ولی اگه بهت برخورد کرد و حتی کوچک ترین صدایی ازت در اومد شلاق میخوری ..
و اینکه اگر بعد ۵ تا خنجر زنده موندی ..اومم..ولش کن امکان نداره..شروع کنین

یکی از افراد تهیونگ جلو اومد و چشم بند سیاهی رو به چشماش بست ..یکی دیگه از افرادش با خنجر ها جلو آمد و خنجر اول که عدد یک روی تیغه اون حک شده بود رو به دست فرد چشم‌بند دار زد و تهیونگ با لحن دستوری گفت

+خب ..چان شروع کن ..

همزمان با این حرف یکی از افراد تهیونگ گردونه رو چرخوند و آهنگ ملایمی در فضای باز پخش شد که برای جنگکوک هر نت از اون نقش ناقوس مرگ رو داشت ..

Dark play /VkookWhere stories live. Discover now