" بیمارستان چونام ؛ تقریبا مرکز سئول "
از ماشین خارج میشه و با لباس ساده ولی شیکی وارد بیمارستان میشه و مقابل بخش پذیرش وایمیسته
+ سلام ... ببخشید میخواستم ب ...
که با دیدن مایکل که به اون سمت در حال حرکت بود و رزومه یکی از بیمار ها رو داشت مطالعه میکرد حرفش قطع شد و به طرفش رفت.
+ سلام ، مایکل کاپیتان کجان؟
● تو اینجا چیکار میکنی؟ الان باید پایگاه باشی تهیونگ ، خودت همون همراهی؟
+ نه مشکلی نیست کار ها رو اوکی کردم اومدم بعد چند ساعت برمیگردم
● خیلی خب ، برو بخش vip اتاق 310 فقط تهیونگ هنوز عمل نشده ها زود اومدی پسر
+ آ باشه ... میدونم کارش دارم * همونطور که در حال رفتن به سمت اتاق بود گفت و رفت
** تقی به در میزنه و با اجازه جین وارد میشه **
جین با لباس بیمارستانی آبی رنگی که مخصوص جراحی بود روی تخت به حالت نیمه نشسته بود و سرش توی گوشیش بود ، به دستش آنژیو بود سرم تقریبا نصفه ای بهش متصل بود
+ با دیدن این صحنه چهره اش ناخودآگاه غم کمرنگی گرفت و به سمت جین شروع به حرکت کرد
با حس کردن نزدیک شدن صدای پا سرش رو از گوشی بیرون آورد و به تهیونگ نگاه کرد .
_ آ سرگروهبان ؛ چطوری پسر ؟ اوضاع خوبه؟ خوشحالم میبینمت، تو اولین نفری هستی که بعد مایکلِ مزاحم اینجا میبنمش ( ذوقش به قدری بود که حتی فرصت حرف زدن به تهیونگ رو نداد )
+ غمش تبدیل به یه لبخند قشنگی شد و شروع کرد به صحبت کردن ؛ ممنونم کاپیتان منم خیلی خوشحالم میبینمتون ، پایگاه بدون شما خیلی بی روح شده
و همه ام نگرانتونن * کنار تخت جین روی صندلی میشینه_ جدا!؟ ممنونم تهیونگ جان ، چیزی شده اومدی ؟
+ آ نه .. نه همه چی خوبه اومدم پیشتون باشم
همین چند کلمه کافی بود تا جین بلاخره احساس خوبی پیدا کنه و دلگرم بشه ولی خب ترجیح داد چیزی به روی خودش نیاره
_ مشکلی پیش نمیاد ؟ مطمئنی ؟!
+ بعله ، فعلا کار واجب تری جز شما و سلامتی تون نیست .
نه دیگه فایده نداره جین تا یه جایی میتونست بعد این همه فکر کردن به تهیونگ از دیروز تا الان رو مخفی کنه و حرفی نزنه
_ تو لطف داری تهیونگ
راستی میتونی خارج از محیط کارمون اگه دوست داشتی هیونگ صدام کنی .+ لبخندی از ذوقش میزنه ، لب پایینش رو داخل دهنش میبره و با دندون هاش نگه میداره .
درسته ، تهیونگ تا به الان برای هیچکس از این واژه استفاده نکرده ، علاوه بر اون این واژه حرمت داره و توش کلی حرف میتونه باشه ینی تکیه گاه ، ینی همراه ، ینی یه عالمه صفات خوبی که میشه تو یه برادر تنی دید :) و درست تر از این ها این بود که جین لایق ترین فرد برای صدا کردن با این کلمه بود
" هیونگ "
![](https://img.wattpad.com/cover/347774975-288-k192667.jpg)
YOU ARE READING
Fire On Fire [Taejin]
Randomمیدونی..! به شکل عجیبی که اصلا نمیدونم چجوریه.؛ دوست دارم! ...♡•°