part 5

236 40 6
                                    

" بیمارستان چونام ؛ تقریبا مرکز سئول "

از ماشین خارج میشه و با لباس ساده ولی شیکی وارد بیمارستان میشه و مقابل بخش پذیرش وایمیسته

+ سلام ... ببخشید میخواستم ب ...

که با دیدن مایکل که به اون سمت در حال حرکت بود و رزومه یکی از بیمار ها رو داشت مطالعه میکرد حرفش قطع شد و به طرفش رفت.

+ سلام ، مایکل کاپیتان کجان؟

● تو اینجا چیکار میکنی؟ الان باید پایگاه باشی تهیونگ ، خودت همون همراهی؟

+ نه مشکلی نیست کار ها رو اوکی کردم اومدم بعد چند ساعت برمیگردم

● خیلی خب ، برو بخش vip  اتاق 310 فقط تهیونگ هنوز عمل نشده ها زود اومدی پسر

+ آ باشه ... می‌دونم کارش دارم * همونطور که در حال رفتن به سمت اتاق بود گفت و رفت

** تقی به در میزنه و با اجازه جین وارد میشه **

جین با لباس بیمارستانی آبی رنگی که مخصوص جراحی بود روی تخت به حالت نیمه نشسته بود و سرش توی گوشیش بود ، به دستش آنژیو بود سرم تقریبا نصفه ای بهش متصل بود

+ با دیدن این صحنه چهره اش ناخودآگاه غم کمرنگی گرفت و به سمت جین شروع به حرکت کرد

با حس کردن نزدیک شدن صدای پا سرش رو از گوشی بیرون آورد و به تهیونگ نگاه کرد .

_ آ سرگروهبان ؛ چطوری پسر ؟ اوضاع خوبه؟ خوشحالم میبینمت،  تو اولین نفری هستی که بعد مایکلِ مزاحم اینجا میبنمش ( ذوقش به قدری بود که حتی فرصت حرف زدن به تهیونگ رو نداد )

+ غمش تبدیل به یه لبخند قشنگی شد و شروع کرد به صحبت کردن ؛ ممنونم کاپیتان منم خیلی خوشحالم میبینمتون ، پایگاه بدون شما خیلی بی روح شده
و همه ام نگرانتونن * کنار تخت جین روی صندلی میشینه

_ جدا!؟ ممنونم تهیونگ جان  ، چیزی شده اومدی ؟

+ آ نه .. نه همه چی خوبه اومدم پیشتون باشم

همین چند کلمه کافی بود تا جین بلاخره احساس خوبی پیدا کنه و دلگرم بشه ولی خب ترجیح داد چیزی به روی خودش نیاره

_ مشکلی پیش نمیاد ؟ مطمئنی ؟!

+ بعله ، فعلا کار واجب تری جز شما و سلامتی تون نیست  .

نه دیگه فایده نداره جین تا یه جایی میتونست بعد این همه فکر کردن به تهیونگ از دیروز تا الان رو مخفی کنه و حرفی نزنه

_ تو لطف داری تهیونگ
راستی میتونی خارج از محیط کارمون اگه دوست داشتی هیونگ صدام کنی  .

+ لبخندی از ذوقش میزنه ، لب پایینش رو داخل دهنش میبره و با دندون هاش نگه می‌داره .
درسته ، تهیونگ تا به الان برای هیچکس از این واژه استفاده نکرده ، علاوه بر اون این واژه حرمت داره و توش کلی حرف میتونه باشه ینی تکیه گاه ، ینی همراه ، ینی یه عالمه صفات خوبی که میشه تو یه برادر تنی دید :)  و درست تر از این ها این بود که جین لایق ترین فرد برای صدا کردن با این کلمه بود
" هیونگ "

Fire On Fire [Taejin]Where stories live. Discover now