Part 5 (+18)

383 26 23
                                    

.

سلام
مشکلی که برام پیش اومده بود کنسل شد پس تصمیم گرفتم که پارت جدید رو بنویسم.
حتما حمایت کنید ⁦(⁠ ⁠˘⁠ ⁠³⁠˘⁠)⁠♥⁩
.

جونگکوک با تهیونگ سمت آشپزخونه رفتن و شروع کردن به خوردن قهوه جونگ کوک سریع نوشیدنیش رو تموم کرد ، ته کامل قهوش رو تموم نکرده بود که جونگکوک دستش رو گرفت به سمت خودش کشید تا ببرتش به سمت اتاق.

کوک ، ته رو از روی زمین بلند کرد و در آغوش گرفت .
در اتاق رو باز کرد و گذاشتش رو تخت و با شور و اشتیاق شروع کرد به بوسیدن لب هاش.

تهیونگ دستش رو گذاشته بود پشت گردن کوک و داشت باهاش به خوبی همکاری میکرد بعد از اینکه نفس کم آوردن از هم جدا شدن . جونگ کوک کل لباس ها و شلوار تهیونگ رو در آورد و رفت سمت گردن ته و هر قسمت گردن و ترقوه تهیونگ رو مک میزد. تهیونگ پوست حساسی داشت و زود قرمز یا کبود می شد.

Taehyung: آهههه ددی آرومتر

JUNGKOOK: دوست داری وقتی ددی اینطوری داره کل گردن و بدنت رو میخوره ؟ هوم؟

Taehyung: آهههه آره ددی

کوک دست از مارک کردن و گاز گرفتن نیپل تهیونگ دست برداشت و در کشویی که کنار تختشون بود رو باز کرد و یک وازلین برداشت.

Jungkook: بیبی دفعه اولته؟

Taehyung: بله ددی ، لطفا آروم انجامش بده

Jungkook: معلومه که آروم انجامش میدم ، من قراره به خوبی ازت مواظبت کنم و نزارم دردت بگیره پسر قشنگم نگران نباش

کوک در وازلین رو باز کرد و دستش رو باهاش چرب کرد برد سمت سوراخش یکمی روش رو مالید و انگشت های بلندش رو واردش کرد

Taehyung: آههههه آییی ددییی آروم ، خواهش میکنم آرومتر

Jungkook: درد داری فندوق کوچولوم ؟ یکم تحمل کن زود دردش می‌ره عسلم

و کوک کل انگشتش رو واردش کرد و بعد انگشت دومش رو
چشم تهیونگ همش روی شلوار جونگ کوک بود و قشنگ دیکش مشخص شده بود از زیر شلوار.

Taehyung: آییی ددی اههه این خیلی خوبه ، دیکت رو داخلم می‌خوام ددی لطفا

جونگ کوک بعد از شنیدن این حرف ته وحشی تر از قبل شد و فاکی زیر لب گفت

Jungkook: دیک ددی رو داخل خودت میخوای؟ مطمئنی می‌ره داخل این سوراخ تنگت ؟

Taehyung: اوممم آره ددی لطفا

کوک تیشرتش بعد شلوارش رو از پاش در آورد و تهیونگ با دیدن دیک بزرگ کوک آب دهنش رو قورت داد و یکمی ازش ترسید ، چون برای بار اول تهیونگ زیادی بزرگ بود .

جونگ کوک با دستش دیکش رو گرفت و کمی روی سوراخش کشید و بعد سرش رو واردش کرد.

Taehyung: آهههههه آیییی ددییی

Jungkook: جانم عزیزم ، چیزی نیست عادت می‌کنی بهش

بعد از چند دقیقه که کامل دیکش رو واردش کرد تند تند داخلش ضربه میزد و چشمای تهیونگ از لذت سیاهی می‌رفت .

Taehyung: آهههههه آیییی ددییییی من دارم میام

کوک دیک تهیونگ رو دستش گرفت بود و بالا و پایین میکرد

Jungkook: بیا بیبی ، واسه ددی بیا

و بعد تهیونگ روی دست کوک کام کرد و بی حال افتاده بود روی تخت. و بعدش جونگ کوک داخل سوراخش کام کرد و بعد ازش کشید بیرون .

Jungkook: دوسش داشتی پسر خوشگلم ؟‌ زیادی درد نداری که ؟

Taehyung: بله ددی خیلی خوب ، فقط یکمی کمرم درد می‌کنه

Jungkook: بخواب به پشت برات بمالش بیبی

Taehyung: باشه ددی

کوک شروع کرد به مالیدن کنر تهیونگ و گاهی هم سرش و بوسه میزد . و بعد از چند دقیقه کوک فهمید که ته خوابش برده اون هم کنارش غرق خواب شد .
.

Teddy bear Where stories live. Discover now