زئوس

26 8 2
                                    

سرش پایین بود و داشت توی بغلم میلرزید دستام رو دورش تنگ تر کردم تا بلکه از لرزشش کمتر بشه 

با تعجب سرش و بالا اورد و توی چشمام نگاه کرد نگاهش اتیشی توی قلبم به پا کرد 

خیسی بدنمون با گرمایی که از بدن من به بدن اون میرفت و جرقه های زیر پوستم میذاشت که حس سوختن ملایمی زیرش پخش میکرد و این نگاهش با بوی دارچینش باعث میشد نفسم به سختی بالا میومد فاصله امون داشت از کم به هیچ میرسید 

*عطسه*

سریع به خودم اومدم و عقب تر رفتم موهام و یکم به هم ریختم و با گفتن "واست حوله میارم "به دفترم جایی که از اون بتونم دور باشم تا به خودم بیام رفتم 

پشت در تکیه دادم و دستم و روی قلبم که داشت با اخرین توانش میزد گذاشتم

نفس های عمیقی کشیدم و سعی کردم اروم باشم اون فقط یه پسره مو فرفریه که بوی دارچین میده و لبخندای جعبه ای میزنه

سعی در اروم کردن خودم با شکست بدی مواجه شد با صدای عطسه دومش فوری حوله و سشوار رو برداشتم و رفتم بیرون

روی یکی از صندلی های پشت پنجره به حیاط پشتی نشسته بود مشخص بود سردشه ولی اهمیتی نمیداد

حوله رو رویه بدنش انداختم و سمت پریز برق رفتم تا سشوار رو وصل کنم

چون تقریبا وسط تابستونیم هیچ وسیله گرمایشی روشن نیست تا بتونه خودشو خشک کنه 

وقتی سشوار رو زدم به پریز دادم دستش و رفتم تا یه چیز گرم درست کنم 

و اون فقط با چشمای کنجکاو به حرکاتم نگاه میکرد یه جنبه ساکت و کنجکاو که تازه فهمیدم داره

پشت قهوه ساز وایسادم و پرسیدم "چه مدل قهوه ای دوست داری؟"

صدایی نیومد .. با تعجب برگشتم سمتش 

سرشو پایین انداخته بود، لباش رو گاز میزد و با انگشتاش روی دکمه های سشوار ور میرفت

با قدم های بلند سمتش رفتم سشوار و خودشو بلند کردمو پشت پیشخوان نشوندمش سشوار رو به پریز زدم و روشنش کردم دماش رو روی متوسط به بالا گذاشم و گرفتم سمت موهاش 

فر موهاش روی هوا به پرواز در اومد بالاخره کیم, تهیونگ کیم تهیونگ شد و با دلخوری گفت"به چی میخندی .."بعد سشوار و از دستم گرفت

لباش و جمع کرد و شروع به گرم کردن و باز یکردن و ساختن مدل موهای مختلف با گرمای سشوار للخندی زدم و باز برگشتم پشت دستگاه قهوه ساز و دوباره سوال قبلیمو پرسیدم"چه قهوه ای دوست داری؟"

با صدای ضعیفی گفت"هات چاکلت"

سری تکون دادم و شروع کردم به درست کردن یه هات چاکلت و یه شیرموز وقتی تموم شد لیوان هات چاکلت رو جلوش گذاشتم 

You've reached the end of published parts.

⏰ Last updated: Sep 29, 2023 ⏰

Add this story to your Library to get notified about new parts!

تپه آرزوهاWhere stories live. Discover now