- حالا چی انتخاب کردی ببینیم؟+ مگه برای تو فرقیم میکنه؟
هون پرسید و کای شونه ای بالا انداخت : نه واقعا . بازم یه فیلم هالیوودیه ؟
+ نه اینبار کره ایه
جونگین اوهی کشید و کاسه چیپس رو نزدیکتر کشید : کمدیه ؟
+ تا حدی ، به منم چیپس بده
- یذره ست ، تا آخر فیلم برسونش
+ با مشت نخوری میرسه
- سرت تو کار خودت باشه اوه!
جونگین غر زد و دو دستی کاسه چیپس رو به خودش فشار داد . فیلم شروع شد و نارنگی کوچولو اسمش رو خوند : شغل سخت؟
+ خوشت نمیاد ؟
- نمیدونم موضوعش چیه
+ خودمم ندیدم ، فقط نظرای بقیه و خلاصه فیلم رو خوندم
- خب ؟
جونگین گفت و چیپس دیگه ای توی دهنش گذاشت که باعث چرخش چشم سهون داخل حدقه شد : هنوز فیلم شروع نشده نخور
- خب ؟
جونگین بی اهمیت دوباره پرسید و سهون به پشتی مبل تکیه داد : فکر کنم یه گروه پلیسن که مجبور میشن به صورت ظاهری در نقش استف های یه رستوران نمیدونم چی ، یه متهم رو زیر نظر بگیرن . ولی خب نمیتونستن رستوران رو تعطیل نگه دارن پس شروع میکنن یه غذای ابداعی میسازن ولی خیلی میگیره و دیگه فکر کنم کار اصلیشون نیشه کم کم ...
- خوب به نظر میاد
+ امیدوارم ، یکم به منم چیپس بده
- از روی میز میتونی ذرت برداری ول کن منو
+ چیپس میخوام خب !! همشو داری تنها تنها میخوری
سهون غر زد و جونگین چشمی چرخوند : دهنتو باز کن خودم میزارم دهنت
+ چرا ؟!
- به خودت بدم همشو میخوری
+ فعلا فیلم هنوز جلو نرفته و داری نصف کاسه رو میریزی تو معده ت
- دوست دارم اصلا !!
جونگین غر زد و سهون آه خسته ای کشید . چیپس ها دست نیافتنی به نظر میرسیدن و خود کله نارنجی کوچولو دست نیافتنی تر
+ حداقل بیا اینور تر
- بهت چیپس نمیدم
+ چیپس نمیخوام ...
- حرف نزن میخوام فیلم ببینم
جونگین برای هزارمین بار غر زد و سهون مطمئن شد چیزی از اون نارنگی کوچولو دستگیرش نمیشه . کله نارنجی به شدت روی فیلم متمرکز شده بود و سهون نمی تونست فکر جدیدی که به سرش افتاده رو از ذهنش بیرون کنه
CZYTASZ
Bite 🍊🌿ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ
Fanfictionاوه سهون به معنای واقعی کلمه هیچ مشکلی با گرایش جنسیش نداره ، چرا ؟ چون گرایش جنسی نداره ! یه زندگی پر ارامش و گرایشی که حداقل خودش باهاش راحته به نداشتن پارتنری که بتونه با این مسئله کنار بیاد می ارزید و سهون از ریتم خوب زندگیش راضی بود اما روتین...