¹¹ • ᵀʰᵉ ᴿᵃᵖᵗᵘʳᵉ ⁱⁿ ᵗʰᵉ ᵈᵃʳᵏ ᵖᵘᵗˢ ᵐᵉ ᵃᵗ ᵉᵃˢᵉ

225 63 292
                                    


- حالا چی انتخاب کردی ببینیم؟

+ مگه برای تو فرقیم میکنه؟

هون پرسید و کای شونه ای بالا انداخت : نه واقعا . بازم یه فیلم هالیوودیه ؟

+ نه اینبار کره ایه

جونگین اوهی کشید و کاسه چیپس رو نزدیکتر کشید : کمدیه ؟

+ تا حدی ، به منم چیپس بده

- یذره ست ، تا آخر فیلم برسونش

+ با مشت نخوری میرسه

- سرت تو کار خودت باشه اوه!

جونگین غر زد و دو دستی کاسه چیپس رو به خودش فشار داد ‌. فیلم شروع شد و نارنگی کوچولو اسمش رو خوند : شغل سخت؟

+ خوشت نمیاد ؟

- نمیدونم موضوعش چیه

+ خودمم ندیدم ، فقط نظرای بقیه و خلاصه فیلم رو خوندم

- خب ؟

جونگین گفت و چیپس دیگه ای توی دهنش گذاشت که باعث چرخش چشم سهون داخل حدقه شد : هنوز فیلم شروع نشده نخور

- خب ؟

جونگین بی اهمیت دوباره پرسید و سهون به پشتی مبل تکیه داد : فکر کنم یه گروه پلیسن که مجبور میشن به صورت ظاهری در نقش استف های یه رستوران نمیدونم چی ، یه متهم رو زیر نظر بگیرن . ولی خب نمیتونستن رستوران رو تعطیل نگه دارن پس شروع میکنن یه غذای ابداعی میسازن ولی خیلی میگیره و دیگه فکر کنم کار اصلیشون نیشه کم کم ...

- خوب به نظر میاد

+ امیدوارم ، یکم به منم چیپس بده

- از روی میز میتونی ذرت برداری ول کن منو

+ چیپس میخوام خب !! همشو داری تنها تنها میخوری

سهون غر زد و جونگین چشمی چرخوند : دهنتو باز کن خودم میزارم دهنت

+ چرا ؟!

- به خودت بدم همشو میخوری

+ فعلا فیلم هنوز جلو نرفته و داری نصف کاسه رو میریزی تو معده ت

- دوست دارم اصلا !!

جونگین غر زد و سهون آه خسته ای کشید . چیپس ها دست نیافتنی به نظر میرسیدن و خود کله نارنجی کوچولو دست نیافتنی تر

+ حداقل بیا اینور تر

- بهت چیپس نمیدم

+ چیپس نمیخوام .‌‌..

- حرف نزن میخوام فیلم ببینم

جونگین برای هزارمین بار غر زد و سهون مطمئن شد چیزی از اون نارنگی کوچولو دستگیرش نمیشه . کله نارنجی به شدت روی فیلم متمرکز شده بود و سهون نمی تونست فکر جدیدی که به سرش افتاده رو از ذهنش بیرون کنه

Bite‌ 🍊🌿ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈOpowieści tętniące życiem. Odkryj je teraz