Zayn's POV
با بهترین حس بیدار شدم ، لیام رو تخت کنار من.من خیلی خوشحالم که برگشته و عوض شده ، ولی دارم سعی میکنم واسه یه مدتی بهش اهمیت ندم.دستاش روی گونمه و آروم نوازش میکنه.لبخندی از روی علاقه بهش میزنم و اونم جوابمو میده.من میخوام همیشه اینجوری بمونیم.بدون هیچ چیزی که بهش فکر کنیم.میخوام همینجوری بهم نزدیک بمونیم یا حتی بیشتر ازین هیچیِ بینمون.من همه لیامو میخوام و میخوام فقط ماله من باشه.
آروم میرم روش ، خیلی نرم لباشو میبوسم.دستاش به سمت پایین بدنم حرکت میکنه و محکم کمرمو میگیره.پاهام دو طرف بدنشه و خودمو به قسمت پایین تنش میمالم تا وقتی که حس میکنم برآمدگیش داره بهم فشار میاره.منو حرکت میده و میندازه رو تخت ، حالا اون روی منه.دکمه های لباسمو باز میکنه ولی همونجوری ولش میکنه و به خودش زحمت نمیده درش بیاره پس خودم اینکارو میکنم.شلوار و باکسرمو با هم در میاره ، منو سخت آزاد میکنه.
-:"لطفا..."ناله میکنم.
لباسای خودشم در میاره ، حالا اونم مثل من کاملا لخته.وسط پاهام میشینه.وسط رونمو میگیره و پاهامو از هم باز میکنه.من کاملا جلوش بی دفاعم و سریع قرمز میشم.به پایین به من نگاه میکنه و یه چیزی تو چشماشه ، شهوت.
نمیدونم چرا ولی حس میکنم که اندفه مثل بار اوله.پاهامو بیشتر باز میکنه تا جایی که حس میکنم بیشتر ازین نمیتونم و استخونام شروع به درد گرفتن میکنن.میاد بالا و یه بوسه سریع رو لبم میزاره و سرشو رو سوراخم میزاره ، توش نمیکنه ، همونجا نگه میداره.
+:"میخوام خشک بکنمت" تو گوشم زمزمه میکنه.من نمیخوام ولی من فقط میخوام باهاش خوب باشم پس سرمو تکون میدم.
همشو بدون هیچ معتلی میکنه توم.سریع دستشو میزاره رو دهنم ، کاملن میپوشونه و من نمیتونم کوچکترین صدایی درارم.ولی اشکام سرازیر میشه و احساس میکنم از پایین دارم میسوزم.میدونم بعد این نمیتونم راه برم.
خودشو میکشه بیرون و دوباره میکنه تو و باعث میشه واسه اون دیک لعنتیش خواهش کنم و در عین حال امید داشته باشم که تمومش کنه.حس میکنم سوراخم کاملا دورش منقبض شده و اون هیجان زده نگاش میکنه.نگاهمون واسه چند ثانیه گره میخوره قبل اینکه اون بکشه بیرون و دوباره به پروستاتم ضربه بزنه.
هی میکشه بیرون میکنه تو و به من حتی زمان نمیده که خودمو باهاش وفق بدم.صادقانه بگم ، اون بزرگ و کلفته و بدجور آدمو اذیت میکنه!حس میکنم خون از سوراخم چکه میکنه ولی اون به این صحنه پوزخند میزنه.
دستش هنوز دهنه منو پوشونده و هنوز داره محکم ضربه میزنه و باعث میشه من همش ناله کنم.زاویه شو عوض میکنه و اون دیکِ رو عصابشو خیلی راست میکنه تو من قبل از اینکه بدون لمس بیام.بدنمو بلند میکنه و بهم ضربه میزنه تا روی چهاردست و پا واستم ، بدون اینکه دیکشو در بیاره. گریم در میاد ولی اون محکم بهم اسلپ میزنه.هم زمان که عقب جلو میکنه به اسلپ زدن ادامه میده.
![](https://img.wattpad.com/cover/105844063-288-k58838.jpg)
YOU ARE READING
Why'd you only call me when you're high?! [Ziam]
Fanfictionزین و لیام ، زوجِ جوون، با کلی مشکل و دردسر تو رابطشون... از زمانی که لیام اخراج شد ، همیشه به طرز وحشیانه و وحشتناکی مست به خونه می اومد... بنظرتون زین صبر میکنه تا دوباره رابطشون جون بگیره؟یا کلافه و خسته میشه از این لیام همیشه مست و وحشتناک و می...