دهمین لبخند

1.5K 353 388
                                    

پنج ماه،
پنج ماه از روز اولی که دیدمت میگذره،پنج ماه از وقتی که من عاشق چشم های سبز و موهای فرفری و لبخند چال چالیت شدم میگذره..

حالا  رویِ شن های ساحل نشسته ایم و به دریا خیره شدیم..

مثل تو خیره کنندست و موج هاش مثل قلبِ من نا آروم و کلافست،

تکیه دادی بهم و من تورو توی بغلم نگه میدارم،

_نگاه کن لویی،چشم هات مثل دریاست.

به حرفت لبخند میزنم و به جای جواب دادن موهاتو میبوسم و چشم هامو از بوی خوبش میبندم

_میدونی،
باید بهت بگم بری،ازم دور شی،خودتو برای من حروم نکنی،اما نمیتونم،نمیشه؛
میخوام باشی،میخوام کنارم باشی،این خودخواهیه و من از خودم متنفرم اما..

سکوت میکنی و اشک میریزی،قلبم از حرفات درد میگیره

دستمو روی موهات میکشم و نوازشت میکنم،با هر نوازش کردنم موهات کف دستام میریزه و قلبِ من بیشتر و بیشتر ترک برمیداره.

موهات خونه ی منه و حالا که همشون میریزن؛دارم خونه خراب میشم هری.

به کف دستام نگاه میکنم که پر از تار های طلایی رنگِ موهاته،زندگی داره باهامون چیکار میکنه؟

تقاص چی رو داریم پس میدیم؟

من هنوز ندارمت هری،هنوز برای من نشدی و من دارم از دستت میدم،هنوز فرصت نشد بهت بگم
"دوست دارم"

اما میدونم که خبر داری از احساسم،تو میدونی که من از همون اول عاشق لبخندای شیرینت شدم.

تو پرنسسِ گل هایی،داری پژمرده میشی هری،داری خم میشی،منم که آفتابم نمیتونم کمکت کنم.

خون بالا میاری و ازم دور میشی تا نگاهت نکنم،سرفه میکنی و خس خس های پی در پیِ گلوت نفسمُ تنگ میکنه

اما من نگاهم به توئه؛به تو زیباییات..

میبینی زندگی چطوری یهو انقدر بد شد؟حالا باید چیکار کنیم؟به کی پناه ببریم؟

تو باید بذاری ازت مراقبت کنم هری،
من عاشق مراقبت از توام،عاشق وقتاییم که بهم تکیه میکنی،عاشق وقتایی که گل کوچیکی روی موهات میذارم و تو با ذوق میخندی،

چال لپت قشنگه هری،تو برای خیلی قشنگی و من هر روز بهت یاداوری میکنم،

اما چرا باید تو؟چرا باید من؟چرا باید ما؟

تو خون بالا میاری و من خون گریه میکنم برات،

کمکت میکنم و دستای منم مثل دستای پر از خونی میشه که از دهنت سرازیر میشه،

قلبم درد میکنه،قلبم خیلی برات درد میکنه،

تویِ مغزم جنگ شده،احساساتم داره جا به جای بدنم منتقل میشه و روز به روز عاشق تر میشم.

روز به روز به تو مبتلا تر میشم و تو درونِ من هر روز بیشتر از دیروز نفس میکشی،

تو دلیلِ تنفسِ منی،تو قشنگ ترین اتفاقی هستی که میخوام همیشه بیفتی،

همه چی خوب بود،همه چی داشت خوب پیش میرفت؛چرا زندگی نمیخواد ما یکم خوش باشیم؟

چرا یهو درد گذاشته تو قلبمون؟

هری؟تو خدایِ منی،تو تمومِ چیزی هستی که دلم میخواد تا سالیانِ سال بپرستمش،ترکم نکن.

با من بمون،من ازت مراقبت میکنم و تو در عوضش برای من بخند،

خنده هات هری،خیلی قشنگن.

"به کجا میروی؟
بعد از تو،چه بلایی بر سر آرزوهایمان می آید؟

بعد از تو؛
ما چه میشویم؟"

____________________________

کمی صبر و تحمل پیشه کنین تا هری دهن وا کنه بگه شه😂

وقتی میگم موهای طلایی رنگ
حالا منظورم واقعا طلایی نیست
تشبیهش کردم چرا دعوام میکنین :"

بخندین💚✨

Delusion [L.S]Where stories live. Discover now