PART(4)

278 57 5
                                    


یه نگاه به دور و بر انداختم اما خبری از بم بم نبود هر لحظه که میگذشت بیشتر بهم شک میکردن ....

"دنبال کسی میگردی لیلی؟"

رد صدارو دنبال کردم و بم بم و رو به روم دیدم با قیافه از خود راضیش داشت به جکسون نزدیک میشد ...

همین باعث میشد خیال من راحت بشه که کارمو درست انجام دادم

جکسون"تو جایگزین دومی درسته؟"
بم بم"درسته"

بعد از نگاهای مغرورانه ی جکسون و بم بم به هم ، جکسون بلاخره دست برداشت و گروهشو به سمت ماشین برد 
..
.
جکسون و گروهش جلسه گذاشته بودن و خیلی عجیب بود که بم بم هم باهاشون بود باید موقعیت این اطرافو بررسی میکردم پس تا زمانی که همه درگیر کار خودشون بودن تصمیم گرفتم بازررسی اولیه رو انجام بدم 

............

توی اتاق تقریبا حاضر شده بودم که سر و کله اون گربه پیداش شد و وقتی منو  دید اول با چشماش حسابی کنکاشم کرد ...
چرا انقد چشماش عجیب بودن... حس عجیبی داره..

جنی"کجا میری؟"

لیسا"فکر نکنم به تو ربطی داشته باشه "

جنی"اگه یبار دیگه با من اینجوری صحبت کنی تضمین نمیکنم اینجا جات امن باشه"

همونجور که خم شده بودم بند پوتینارو ببندم یه ابرومو دادم بالا و تو چشماش نگاه کردم و شونه هامو انداختم بالا و راه خودمو پیش گرفته بودم و اصلا توجه ای به اون گربه عصبانی نکردم...
.......

پنج دقیقه ای گذشته بود و هنوزم پشت سرم داشت میومد بعضی وقتا حضورشو احساس میکردم که داره بقلم راه میره اما وقتی صورتمو برمیگردوندم کسی نبود واقعا شبیه گربه است....

تصمیم گرفتم یه جوری دورش بزنم که خودشم نفهمه پس جوری از کوچه پس کوچه ها میرفتم که خودمم یه لحظه فکر کردم گم شدم اما خب تنها دور خودم میگشتم در حقیقت ،

یه نگاهی به دور و برم کردم که دیدم خبری ازش نیست به راهم ادامه دادم .....

اخرین منطقه هم بررسی کرده بودم فکر کنم ده کیلومتر پیاده روی کرده باشم برای یه ادم عادی این میتونه خسته کننده باشه....

یه بار کوچیک بقل خیابون اصلی دیدم که از نظر موقعیت خیلی به هتل نزدیک بود پس ارزش بررسی کردنو داشت...

 واردش شدم و به اطراف نگاه کردم هیچ دختری اونجا پرسه نمیزد و همه مردای یغوری بودن که لیوانای بزرک اسکاچشون دستشون بود و بعضیاشونم دشداشه و چفیه داشتن انتظاری که من از مردم عرب داشتم هیچوقت این شکلی نبود با وارد شدنم نگاه همشون روی من بود و تا زمانی که رسیدم به میز سفارش چشماشون دنبالم بود واقعا ازاردهنده بود

ولی باید بگم اگه یه ثانیه دیگه اینجوری بخوان بهم زل بزنن نمیتونم خودمو کنترل کنم و دهن همشونو سرویس میکنم ......

WHAT IF....?Where stories live. Discover now