°._Baby mouchi_.°

8.3K 306 6
                                    

~درخواستی~




کاپل = جینمینکوک




ژانر= اسمات ، تریسام

*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_



جین روی مبل مخصوص خودش نشسته بود و داشت کتاب مورد علاقش رو میخوند و کوکی هم سرش گرم بازیش بود..بعد از گذشت نیم ساعت که بازی کوکی تموم شد، کوک به سمت جین رفت و خودش رو تو بغلش جا داد و سعی کرد کاری کنه که جین بهش توجه کنه.



جین هنوز هم مشغول کتابش بود و حتی حرکت باسن کوک روی عضوش هم نمیتونست مانع خوندنش بشه.



کوک_ یااااا.. جینییییییی؟


جین کتابش رو بست و به کوک نگاه کرد.



جین_ باشه..این قِشقِرِق به پا کردنا برای چیه؟




کوکی_ کی عروسک کوچولومون میرسه؟



جین_ هدیه یونگی رو میگی؟




کوکی_ اوهوم..بهم گفت یک عروسک خوشگل برامون گرفته..کنجکاوم.




جین_ برای عروسک جنسی جدید خوشحالی؟ چیه نکنه فکر کردی این بار تو تاپی که روی من امتحان کنی؟



کوکی با نیشخند به جین نگاه کرد.




کوک_ مثل اینکه یکی یادش رفته پریشب تاپ بوده.




جین_ صبر کن..تو برای امتحان کردنش سر من خوشحالی؟




کوک_ خوشحال که نه..درواقع..تو پوست خودم نمیگنجم.




جین_ کِرِیزی بچ.



با به صدا در اومدن زنگ در جین و کوکی حواسشون به سمت در رفت و مستخدم هم رفت تا درو باز کنه.





چند دقیقه بعد یک جعبه بزرگ رو به روی جینکوک قرار داشت و اونا با تعجب و هیجان بهش نگاه میکردن.



کوک_ یعنی چی میتونه به این بزرگی باشه؟




جین به سمت جعبه رفت و اونو باز کرد و بعدش دوتاشون با تعجب داشتن به اون تویینک کیوت نگاه میکردن.


کوکی_ یک تویینک..فقط برای خودمون..باید بگم سلیقه هیونگ عالیه.




تویینک از جعبه بیرون اومد و بعد از تعظیم کوتاهی برای جینکوک بیحرف اونجا وایساد و جینکوک همین الان هم با دیدن اون پسر توی اون لباس سخت شده بودن.

تویینک از جعبه بیرون اومد و بعد از تعظیم کوتاهی برای جینکوک بیحرف اونجا وایساد و جینکوک همین الان هم با دیدن اون پسر توی اون لباس سخت شده بودن

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

کوک به سمت تویینک رفت و چرخی دورش زد و بعد از برانداز کردنش روبه روش وایساد و چونش رو توی دستش گرفت.




کوک_ اسمت چیه بیب؟



جیمین_ جیمین آقا.



جین هم به سمت جیکوک رفت و پشت جیمین قرار گرفت و کنار گوشش زمزمه کرد:


جین_ اسمت هم مثل خودت خوردنیه.



جین شروع به بوسیدن سر شونه و گردن جیمین کرد و کوک هم لبای جیمین رو میبوسید.




کمی بعد جین جیمین رو روی مبل سه نفره خوابوند و شروع به بوسیدن شکم و پهلو های جیمین کرد و کوک هم بند لباس جیمین رو پایین داد و یکی از نیپل هاش رو به دندون گرفت و با دستش با اون یکی بازی میکرد و جیمین هم ناله هایی از سر نیاز سر میداد.




جین کامل لباس جیمین رو از تنش درآورد و جیمین رو به شکم روی مبل خوابوند و شروع به مکیدنش و لیس زدن سوراخ تنگش کرد و کوک هم لباس هاش رو درآورد و عضوش رو جلوی صورت جیمین گرفت و جیمین هم بهش بلوجاب میداد..جین بعد از درآوردن لباس هاش به سمت میز وسط حال رفت و از کشوی مخفیه زیرش دیلدوی صورتی رو درآورد و به سمت جیمین رفت.

جین آروم آروم دیلدو رو وارد سوراخ نبض دار جیمین کرد و شروع به بازی کردن کرد و ناله های جیمین هم به خاطر عضو کوک خفه میشد

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.


جین آروم آروم دیلدو رو وارد سوراخ نبض دار جیمین کرد و شروع به بازی کردن کرد و ناله های جیمین هم به خاطر عضو کوک خفه میشد..جین بعد از آماده کردن جیمین عضوش رو واردش کرد و شروع به ضربه زدن کرد..کوکی با نیشخند همونطور که تو دهن جیمین ضربه میزد با دست راستش با نیپل جین بازی کرد و لباش رو روی لباش گذاشت..بعد از حدود بیست دقیقه جین و کوک با هم کام شدن و از جیمین خارج شدن و کوک جیمین رو روی مبل نشوند و لبای جیمین که با کام خودش پوشونده شده بود رو به بازی گرفت و در همون حال هم عضوش رو براش پمپ میکرد و جین هم به اونا پیوسته بود.



کمی بعد جیمین هم ناله ای از سر لذت کام شد و بوسه شون تموم شد.



کوک_ جینییییی.




جین_ معلومه که این بیبی موچی ماله خودمونه..اینکه دیگه پرسیدن نداره.





و بعد دوتاشون با لبخند به تویینک خواب آلودشون نگاه کردن.



☆¤☆¤☆¤☆¤☆¤☆¤☆¤☆¤☆¤☆¤☆¤☆¤☆¤☆¤

خب اینم از این امیدوارم دوست داشته باشید

ووت یادتون نره 😘😍💋

•°~BTS ONESHOTS~°•Where stories live. Discover now