یونگی یک روز صبح توی تخت خودش با لباس بیمارستان بیدار میشه و هیچ گذشته ای از خود به خاطر نداره. متوجه میشه که یک هم خونه به اسم جانگ کوک داره که علاقه ای به کمک کردن در به خاطر اوردن گذشته او نداره زیرا...
یونگی یک روز صبح توی تخت خودش با لباس بیمارستان بیدار میشه و هیچ گذشته ای از خود به خاطر نداره. متوجه میشه که یک هم خونه به اسم جانگ کوک داره که علاقه ای به کمک کردن در به خاطر اوردن گذشته او نداره زیرا...
خب میریم که داشته باشیم:
یه پسر ۲۴ ساله و به شدت کیوت و ساده دلمون که به خاطر هوش بالاش موفق میشه موسیقی رو داخل دانشگاه تدریس کنه ولی دردسر همه جا هست و صد در صد برات مشکل ساز میشه.
از اون طرف قلدر...