رو مخ

1.6K 343 18
                                    

ووت اول لطفا







بکهیون دستمال کاغذیه دیگه ای رو برداشت و به الفا داد

از وقتی برگشته بودن خونه چانیول همش در حال گریه کردن بود و همش داشت درمورد جیمین حرف میزد

و خب داشت میرفت روی مخش

نه که بکهیون ناراحت یا عصبی باشه الفاش داره در مورد امگای دیگه حرف میزنه

نه این طور نبود

 در واقع بکهیون کاملا چانیول رو درک میکرد

وقتی نامجون و تهیونگ به دنیا امده بودن بکهیونم دقیقا همین حس رو داشت 

گریه میکرد و کلی زوق کرده بود

ولی الان 

خب مشکل لعنتی این بود که بکهیون باردار بود و چانیول دو ساعت بود توی بغلش بود و بکهیون دیگه حس میکرد الان از اعصاب خوردی منفجر میشه

_چانیول تموم نشد؟!

چانیول سر تکون داد و بیشتر خودش توی بغل بکهیون جا داد

بکهیون خنده ی عصبی کرد 

باز الفاش بچه شده بود

_دیگه نمیتونم تحمل کنم

بکهیون با جدیت گفت و چانیول رو از خودش دور کرد

چانیول با صورت سرخ و چشمای خیس با تعجب به بکهیون نگاه کرد

بکهیون محکم چانیول رو حل داد تا روی تخت دراز بکشه

و روش قرار گرفت

_بکهیون داری چیکار........

قبل از اینکه حرفش تموم بشه بکهیون شروع به لمس بدن چانیول کرد و مارک کردن گردن الفا

_فاک یو پارک چانیول من باردارم و توی همش توی بغل منی در حالی که میدونی ما توی این مدت میل جنسیه بالایی داریم


بکهیون با عصبانیت گفت و اینبار گاز محکمی از لبای درشت چانیول گرفت

_اههههههههههههه فاک 

چانیول با صدای مردونش ناله کرد و با دستای درشتش کمر ظریف امگاش رو لمس کرد

چقدر دلش برای بیپروا شدن امگاش تنگ شده بود

بکهیون ناله ای از لمس های چانیول کرد و لباس الفا رو بالا داد و بدن عضلانی و برنزه ی الفاش رو لمس کرد

_میخوای همه ی کارا رو من بکنم یا به کونت حرکت میدی  یول؟!

بکهیون عصبی گفت با عصبانیش شروع به بوشیدن الفاش کرد

_خودت شروع کردی

چانیول لا به لای بوسشون گفت و جاشون رو عوض کرد

لباس نازک و لیمویی رنگ بکهیون رو پاره  کرد که باعث شد بدن بی نقصش نمایان بشه 

چند وقت بود رابطه نداشتن 1 ماه

بی خیال افکارش شد و شروع به مگیدن و لمس کردن نیپلای امگاش شد

_الفااااااا

بکهیون با لذت گفت و چنگی به پهلوی چانیول زد

چانیول پایین رفت و و پاهای بکهیون رو بالا داد و شروع به بوسیدن و گاز کردن رونای توی پرش کرد

_فاک 

بکهیون ناله کرد و از چانیول فاصله گرفت

_چیکار میکنی بک؟

_خودم انجامش میدم

بکهیون با حالت تحریک امیزی گفت و روی چانیول قرار گرفت و شلوار و لباس زیرش رو یکسره پایین کشید

_دلم برات تنگ شده بود

بکهیون با شیطنت گفت و عضو چانیول رو لمس کرد 

_بکهیون فاککککککککک ایت

چانیول داد زد وقتی بکهیون دیکش رو لیسید

_بیخیال چان ما فقط یه ماه رابطه نداشتیم

بکهیون  عصبی گفت و روی چانیول نشست و خودش رو بالا پاییت کرد

_فاککککک چان 

بکهیون ناله کنان گفت 

چانیول پهلوی بک رو گرفت و شروع کرد داخلش کوبید 

بکهیون ناله های بلندی کرد تا اینکه با چان امد و شکمش خیس شد

_فاک ممنون

_دیوونه دیگه گریه نکن

_جیمین

چانیول با یاد جیمین افتادن دوباره چشماش اشکی شد

_فاک یو پارک فاکیول گمشو از خونه بیرون













****************************************************************

خب خب سلام اینم اسمات چانبک 

 منتظر ووت و کامنتای خوشگلتونم

پارت بعد 45 تا ووت

دوستتون دارم






















the listWhere stories live. Discover now