Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
💫شرط ووت پارت بعدی 20ووت💫
🗡Part : 17🗡
🔞شهوت انتقام🔞
🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞
های های یه چیزی همین اول بگم این قسمت حاوی صحنه های +18 هستش اگه دوست ندارید نخونید و میدونم که همتون میخونید😂فقط اینکه فقط و فقط این پارت حاوی صحنه های تریسام و دوباره اگه دوست ندارید نخونید..
🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞
سهون دست لوهان رو کشید و روی تنها تخت اتاق پرت کرد و سمت در برگشت تا قفلش کنه کای با نگاه کردن به اون اتاق..همه چیو فهمیده بود و شوکه سمت سهون برگشت
*سهون..اینجا...اینجا رد رومه..*
*آره میدونم..*
*بهت میگم اینجا یه اتاق بازیهههه لعنتییی ..اینجا واسه سادیسمی هاست..واسه ارباب و برده ها اینجا..میخوای چه غلطی کنی..*
*اوم..کای..من فقط میخوام بازی کنم..*
سمت میز تویه اتاق رفت تا از روش یه گگ و دستبند پیدا کنه..بعد از برداشتنشون سمت تخت رفت و بالا سر لوهان ایستاد...لوهان با عجز نگاش میکرد زبونش بند اومده بود نمیدونست چی بگه نمیتونست کاری کنه کاملا شوکه شده بود مثل یه مرده ی متحرک..وقتی سهون به چونش چنگ زد تازه به خودش اومد و با عجز ناله کرد
*سهون...خ..خواهش میکنم..چ..چیکار میخوای بکنی..م..من متاسفم برای همه چی..خواهش میکنم ازت..*
سهون بدون توجه به حرفاش فشار بیشتری به چونش وارد کرد که از دردناله ای کرد و همون لحظه گگ رو توی دهنش گذاشت و از پشت بندش رو محکم کرد بدون توجه به اینکه توپ گگ باعث شده بود زبون لوهان جمع بشه و احساس خفگی بکنه..به زور دستاش رو دو طرف تخت بست و لوهان هرچقدر تقلا میکرد نمیتونست جلوش رو بگیره..
کای که تا اون موقع شوکه به صحنه ی مقابلش نگاه میکرد تمام خاطرات بچگیش جلوی چشماش تکرار شد..تنها کاری از دستش برمیومد نگاه کردن بود...ناله های نا مفهوم لوهان از پشت گگ بلند شد و صدای سهون بلند تر
