سکوتم را بشنو، نشانه را حک‌ کن

1.6K 256 421
                                    

"اگر هنوز بلد نیستی بجنگی و قصد نداری که یادش بگیری، بیشتر از این وقت رو هدر نکن. سوار ماشینت شو و دور بزن. دیگه هیچوقت اینجا نیا و منتظر کسی نباش که میدونی قرار نیست از این در بیرون بیاد.  برو و منتظر تپش قلبی نباش که میدونی قرار نیست متعلق به تو باشه..."

.
.
.

سلام جیزقولنگا

دوباره اومدم با پارت جدید از د روف

یه پارت طولانی، جری ، اشکین و کلا همه چی تموم

ویکوک داریم، هیونسوک داریم، یونسونگ،یونگی، جیمین و دوتا سورپرایز بزرگ!

پارت خودش گویاست پس بیشتر از این وقت رو نمیگیرم

پارت بعد با ۹۰ وت و ۴۰۰ کامنت آپ میشه

ولکام تو نیو پارت جیزقولنگز

خوش بگذره

.
.
.

" اون یکی دوستت که مربی شنا بود چی هیونگ؟ سانگ ته هیونگ؟ همونکه رفت هلندو میگم. یادمه خیلی پسر خوش مشربی بود. وقتی شیفت تو میشد اون بهم شنا یاد میداد. از پشت بغلم میکرد و با خودش منو میبرد بخش پر عمق. به نظرم اگر بیاد عالی میشه. خیلی دلم براش تنگ شده..."

" عع دلت تنگ شده؟ نکنه سوغاتی هم میخوای؟شایدم همه چی انقدر که تو تصور میکنی شیرین نبوده. شایدم اون لی سانگ ته فقط از دید زدن بدن لخت پسربچه های ناز و خفه کردنشون توی بخش پر عمق لذت میبرده. مگه نه؟ به هر حال بی دلیل نبود که سال سوم بخاطر پاره کردن دامن یکی از دخترا از دبیرستان اخراجش کردن و مجبور شد از کشور بره."

تهیونگ قیچی رو محکم تر فشار داد و به دنبالش دسته ی کلفت موهای سیاهرنگ جونگکوک روی پلاستیک زیر پاشون سقوط کرد. جونگکوک اخم کرد و با لجبازی ادامه داد:

" میبینم که اطلاعاتتم دربارش کامله. انگار برخلاف چیزی که نشون میدادی اون موقع ها خیلی هم درگیر تحصیل برای قبولی توی دانشگاه های برتر کره نبودی. ذهنت جاهای دیگم کار میکرده، اونم تو مسیر غلطتش. بعدشم همه میدونن که سانگ ته هیونگ بیچاره آدم خوبی بود. مطمئنم یکی براش پاپوش درست کرده بود. همه سال اولیا میگفتن یه جور صحنه سازی بوده. اما طرف بازم به هدفش رسیده بود و میدونی چقدر ضایع به نظر میرسید وقتی کل مدرسه بخاطرش ناراحت و آشفته بودن و تو روز بعدش با یه لبخند که اندازه ی پاچه ی بابا لنگ دراز گشاد بود وارد کلاس شدی و صاف رفتی سمت همون دختر قربانی و بهش شیرکاکائو دادی؟ درسته. من آدم احمق و ساده ای بودم ولی انکار نکن که هیچکس نمیتونست باور کنه کیم تهیونگ ممتاز بی حاشیه، همچین حرومزاده ی دو آتیشه ای باشه."

"هیچکس یعنی کارآگاه پارک جونگکوک؟"

تهیونگ چشم هاش رو ریز کرد و جونگکوک توی آینه رو به رو ایش با لب های جمع شده اش بهش خیره شد:

Tʜᴇ Rᴏᴏꜰ ∥ ʏᴏᴏɴᴍɪɴ 🦋Where stories live. Discover now