وقتی طوفان تمام میشود؛ یادت نمیآید چطور از دل آن گذشتی.
چطور از آن جان به در بردی. حتی مطمئن نیستی که آیا واقعا طوفان تمام شده است یا نه!
اما در این میان یک چیز قطعی است.
وقتی طوفان را پشت سر میگذاری؛ دیگر همان آدم قبل از وقوع طوفان نیستی.
همه قصه طوفان همین است...
YOU ARE READING
مرغوا
Actionخلاصه: در دشت سرسبز از ته دل میخندید و میدوید. از این دنیا فارغ شده بود! ناگهان سرما تمام وجودش را گرفت. با تردید به پشت سرش خیره شد. سایههای ترسناک، خندان؛ چه باید میکرد با غم مهمان قلبش؟ خرد شد! غم برایش پیلهای شد تا نیشتر احساساتش را بزند؛...
مقدمه
وقتی طوفان تمام میشود؛ یادت نمیآید چطور از دل آن گذشتی.
چطور از آن جان به در بردی. حتی مطمئن نیستی که آیا واقعا طوفان تمام شده است یا نه!
اما در این میان یک چیز قطعی است.
وقتی طوفان را پشت سر میگذاری؛ دیگر همان آدم قبل از وقوع طوفان نیستی.
همه قصه طوفان همین است...