پارت 19

1.1K 184 75
                                    

دستاشو محکم بستن و کنار جین پرتش کردن

سعی کرد خودشو از دستشون در بیاره ولی تفنگ روی سرش بهش اجازه نمیداد

نمیتونست الان بمیره حداقل الان نه

با خشم روی دو زانوش نشست و
به جینی که به زمین خیره بود نگاه کرد

جین اینجا چکار داشت ؟ ...

نگاهشو به پسر کنار جین دوخت هنوز گیج بود این چه فاکی بود که رخ داده
جی چرا بهش پیام داده بود که دوست پسرش اینجاست

ولی تهیونگ اینجا نبود فقط جین و جیمین اینجا بودن
تهیونگ کجاست

نفس کلافه ای کشید به جی خیره شد

جی با اخم بهش خیره بود به دستش نگاه کرد
نگاهمو به دستاش دوختم که با دستبندش بازی میکرد

با باز شدن در انبار چشماشو از جی گرفت به مرد روبروش انداخت

نفرت انگیز شاید کمترین واژه ای بود که میشد برای این مرد بکار برد

# اوه ببین چه اشخاص رویایی اینجان ...

جین با عصبانیت سرش و بالا اورد ، چشمای قرمز و پوف کردش نشون میداد چندین ساعت رو سخت گذرونده

# اوه سوکجین ... پسر قهرمان محورم ، این نگاه خشمگینت این چشما حس دژاوو رو بهم میده

نیم نگاهی به من انداخت

# و جی کی پسر حرومزاده ام ، با چشمای مادر هرزه اش

محکم دستمو تکون دادم تا از میله پشت سرم رها شه

دهیون پوزخندی زد چونه ی جونگکوک رو توی دستش فشرد

# تلاش میکنی که ازاد شی ؟ اوه پسر تو باید از اخرین لحظاتی دست و پا داری لذت کافی ببری جدا از اون تو باید سکس دوست پسرتم ببینی

با شنیدن این حرف بدنش یخ شد دوست پسر ... جیمین ... چرا از اول نفهمیده بود

سر جونگکوک محکم به سمت راست پرت کرد

جونگکوک از روی زمین بلند شد نگاه عاجزشو به جی دوخت اون اینجا چکار میکرد؟! اون گفت سکس چکار کنه جیمین نجات بده

جین غرید : دستت و بهش نزن !

سریع نگاهشو به دهیون که دستشو روی موهای جیمین گذاشته بود جیمین خودشو عقب میکشید انداخت

دهیون خندید با پاش محکم به قفسه سینه جین ضربه زد روی زمین پرت شد

#پسره خیره سر

جونگکوک سمتش چرخید سعی کرد نزدیکش شه که صدای نفرت انگیز مرد رو شنید

# تو کسی نیستی که اینجا دستور میده کیم سوکجین ! تو هم میتونستی مثل جی اینجا فقط تماشاچی باشی ولی میدونی چیشده؟
تو الان توی جایگاه قربانی نشستی و با پدرت با گستاخی صحبت میکنی

Mine1 |KookV|Where stories live. Discover now