تو قرار نیس توی خیابون ول بچرخی میخام برای من کار کنی
عمرا با تو جایی بیام
مشکلی نیس
تهیونگ با یه انگشت به نگهباناش که ایستاده بود علامت داد که کوک رو به داخل ماشین ببرن
از زمانیکه توی ماشین نشسته بودن جو اونجا هرلحظه سنگینو سنگین تر میشد تا جاییکه بالاخره کوک به حرف اومد....
کجا داریم میریم؟!؟
..............ته بدون توجه به حرف پسر همانطور که دستاش روی فرمون بود به جلو نگاه میکرد و اصلن به پسر اهمیتی نمی‌داد....چن دقیقه یی گذشته بود ولی چون ته هیچ حرفی نمیزد این موضوع کوک رو بیشتر نگران میکرد ولی میدونست چیز خوبی در انتظارش نیست با صدای بلند نزدیک گوش ته لب زد
که باعث شد ته رشته افکارش یه دفعه یی پاره شه و با اخمی که توی صورتش پر رنگ تر میشد لب زد
مگه دیوونه شدی؟چرا داد میزنی؟؟؟
جوابمو بده
طلبکارانه حرف میزنی.....چته؟
سه ساعت دارم میپرسم کجا داریم میریم
ناکجا آباد
ینی چی؟؟؟
جائیکه کسی نباشه......توام بتونی توی همین ماشین برام ساک بزنی......و اون ناله های قشنگت فضای ماشینو پر کنه......مگه خودت همینو نمیخواستی؟!؟
این چرت و پرتا چیه میگی؟؟؟!!!
نکنه فک کردی برای چی آوردمت؟
ساک چیه؟؟؟برای چی باید ناله کنم؟چی داری میگی؟؟؟؟من باید ناله کنم که چی بشه؟؟؟؟
نگران نباش عزیزم وقتی انجامش بدی میفهمی
بلافاصله وقتی ته جایی برای پارک ماشین پیدا کرد...ماشینو کنار زد(زیر درخت بزرگ کنار ساحل...جاییکه فقد خودش می‌شناسه و کمتر کسی به اونجا میره.....کلی مسافتو طی کرده بود تا به ویلاش توی اون منطقه برسه)
وقتی ماشینو خاموش کرد......چراغای سقف ماشینو روشن کرد......و درحالیکه یه تای ابروش بالارفته بود با تک خنده روی لبش به سمت کوک برگشت و لب زد....
خب دیگه میتونی شروع کنی.....
چیو؟
کم خودتو به احمقی بزن.....
واضح بگو نمیفهممت
اوه پس قید جای خاب و غذا و حتی شغلتو توی خونم بزن....چون من به هرکسی مقامی نمیدم باید در ازاش برام سودی داشته باشه
منم بهت نه نگفتم پس بهم بگو چیکار کنم
داری بازیم میدی؟
کجای سوالم همچین چیزی نشون میده؟
اه بس کن سوالمو با سوال جواب نده
جونگکوک هرلحظه داشت گیج تر میشد چرا هیچی از حرفاش نمیفهمید شاید چون اون باکره بود.....و اصلن هرزه نبوده یا حتی اهل فیلمای پورن نبوده
کوک که از حرفای نامفهومش خسته شده بود صورتشو به سمت پنجره برگردوند تا فضای اطرافو نگاه کنه که با صدای کمر بندش سریع سرشو با تعجب برگردوند
YOU ARE READING
𝗧𝗮𝗲𝗸𝗼𝗼𝗸 𝗢𝗻𝗲𝗦𝗵𝗼𝘁
Short Storyوان شات از تهکوک👀🔞 با هر ژانری که بخاین براتون مینویسم په نه توی وان شاتا اکثرشون اسمات مینویسم👀اگه دوس ندارین برای یسریا بدون اسمات مینویسم💅🏻 یه سر بزن بخون شاید خوشت اومد 🚶🏻♀️♥️ آپ:بستگی به ووت داره ژانر:همه چی #کوکوی #وانشات #ویکوک
