پارت نهم

1.4K 320 27
                                    

جین با عصبانیت وارد خونه شد و در و کوبید به سمت حموم رفت و لباس هاش و جلو در در آورد و به غرغر هاش ادامه داد: مرتیکه احمق دست و پا چلفتی اگه اون اتفاق ......

لحظه ای به روبرو خیره شد و بعد با حالت زاری گفت: نههههههه این اتفاق نباید بیوفته

زیر دوش آب وایساد و تمام تنش و خیس کرد
طولی نکشید که کم کم ناله هاش و بخاطر آورد
زیر همون مرد احمق و دست و پا چلفتی جوری ناله میکرد که مشخص بود بیشترین لذت و می‌بره

خجالت زده سرش و پایین انداخت و زمزمه کرد: اشکال نداره هر کسی تو زندگیش یه سری اشتباهات داره .....

و حمله خودش و به خاطر اورد« باید دیکت و ببینم اگه دوست داشتم میذارم بکنیم ..... هوم منم نه کوچیکی نه بزرگ ، سایزت و دوست دارم پس میدارم بکنیم »

فریاد بلندی زد و مشت هاش و به دیوار کوبید با صدای بلندی گفت: چرا من احمق همچین حرفی زدمممممممممم کیم سوکجینننننننننننننننننن

_________________________

جونگ کوک تو اتاق شلوغ خودش رو تخت نشسته بود و داشت تو لپ تاپش کاراش و انجام میداد که در اتاق باز شد
نامجون با تی و دستمال وارد اتاق شد
تی و رو زمین کشید و کف و تمیز کرد و محکم به پایه میز کوبید
دست جونگ کوک تکون خورد و صفحه اشتباه باز شد ، با حرص چشماش و بست و گفت: کیم نامجون داری چیکار می‌کنی

نامجون لبخند دندون نمایی زد و گفت: دارم اینجا رو تمیز میکنم

و دوباره تی و به پایه های تخت کوبید
جونگ کوک که حرصی شده بود دست از کار کشید و به نامجون نگاه کرد

پنجره خاک گرفته رو دستمال می‌کشید و با همون خاک کتاب ها رو تمیز میکرد
البته که نامجون تمیز کاری بلد بود اما نمی‌تونست از انتقامش بگذره ، چون رفیقش همچین بلایی سرش آورده بود

بعد چند دقیقه جونگ کوک گفت: کیم نامجون ، این بازی کثیف و تموم کن

نامجون به سمتش چرخید و گفت: منظورت چیه

جونگ کوک به کتاب های خاکی اشاره کرد و گفت: منظورم اوناس ، که خاکی شدن

نامجون دوباره لبخند دندون نمایی زد و گفت: عه حواسم نبود

و دوباره کارش و تکرار کرد جونگ کوک با صدای آرومی گفت: چیکار کنم دست بکشی نامجون؟

نامجون دستمال ‌و کنار گذاشت و گفت: برام غذا درست کن

جونگ کوک ثانیه ای فکر کرد و گفت: باشه

لپ تاپ و کنار گذاشت و از اتاق خارج شد وقتی غذا درست کردنش تموم شد و به اتاق برگشت دید نامجون همه چیز و تمیز کرده جوری که اثری از گرد و خاک نیست و همه چیز برق میزنه

kookv mistakes [ Completed ]Where stories live. Discover now