P.t 4

1.7K 108 10
                                    

𝙿.𝚝 4

-漫~*'¨¯¨'*·舞~ mY vanilla omega ~*'¨¯¨'*漫-

یکم اذیت کردن ددیش که اشکالی نداشت...داشت¿¡

از کنار تخت پارچه قرمزی برداشت و باهاش دستای ددیش و بست و کوک با تعجب بهش نگاه کرد

+چیکار میکنی توله؟
_فقط بشین و لذت ببر

باکسر کوک و دراورد و کلاهک دیکشو گرفت تو دستش و فشارش داد
همین الانشم تحریک شده بود!

_چرا اینطوری نگام میکنی ددی؟

با تعجب پرسید و مث ی پیشی کوچولو سرشو کج کرد

+چون خیلی زیبایی...وقتی هم خجالت میکشی و هم خیلی بی پروایی...وقتی لپات قرمزه و ولی خیلی هورنی ای...واقعا دلبر میشی
_نگو ددی...خجالت میکشم
+پیشی کوچولوی من
_هیسسسس...ساکت...میخوام بهت لذت بدم

تهیونگ انگشتشو به نشونه سکوت روی لب کوک گذاشت و ازش جدا شد و دیک کوک و برد تو دهنش و بهش بلوجاب داد
به طول دیکش لیس زد و دستی روی رگهای برجسته اش کشید
دیک کوک انقدر بزرگ بود که نصفش هم به زور دهنش جا میشد و به فکر این بود که واقعا چطوری اینو تو خودش جا داده؟
تند تند سرشو بالا پایین میکرد و عضو کوک به حلقش میخورد و اوق میزد ولی اهمیتی نمیداد
بقیه دیکش که تو دهنش جا نمیشد و با دستش هندجاب داد و کوک تو حال و هوای خودش بود

+اه...شت...دهنت....عاح...داغه...اهههههه توله گربه....بیشتر

تهیونگ سرعتشو بیشتر کرد و با لرزش رون کوک فهمید نزدیکه و دیکشو از دهنش دراورد

+اهه...بزار...فاک...لمست کنم
_نوچ نوچ فعلا نوبت منه

رفت روی پای کوک نشست و برا اینکه دیوونه اش کنه از قصد با باسنش نشست رو عضو کوک و از شنیدن ناله های مردونه و صدای بمش عضو کوچولوی خودش درحال ترکیدن بود

_ددی
+ج..جونم
_میشه من تاپ باشم؟
+چیییی؟
_تاپ باشم
+تو با این دیک کوچولو موچولو و کیوتت؟
_نههههه خیررر دیک من خیلی ام...
+هیششش...عزیزم...من الفاتم‌‌‌‌...من مارکت کردم...بعد تو میخوای تاپ باشی؟
_باشه ببخشید...نمیخوام
+پیشی کوچولوی لوس خودمی

تهیونگ خودشو از قصد روی عضوش تکون داد و لباشو بوسید

_می...میشه گازش بگیرم؟
+اه...عزیزم هرکاری...میخوای بکن...امگای مطیع من

تهیونگ که انگار منتظر اجازه بود لبای کوک و گاز گرفت و لیسید و طوری که لباش متورم و سرخ شده بود
از روش بلند شد و با انگشتش سر عضو کوک و مالش داد

+عاححح...فا..ک...اهه...بسه..بسه نوبت منه...کارت خوب بود...امگای تازه کار
_دوسش داشتی ددی؟
+خیلی زیاد لاو
کوک بلند شد و تهیونگ و خوابوند و دستشو با همون پارچه قرمز به تاج تخت بست
شلوار و باکسر تهیونگ و دراورد و عضو کوچولوش که داشت پریکام ترشح میکرد و گرفت تو دستش و ماساژش داد

ཧᜰ꙰ꦿ➢𝙼𝚢 𝚟𝚊𝚗𝚒𝚕𝚕𝚊 𝚘𝚖𝚎𝚐𝚊༒Where stories live. Discover now