✴️23✴️

414 163 60
                                    


با بیرون رفتن سهون در چادر تنها شد.
با صورتی که از حرارت می‌سوخت سیبی که در دست داشت رو به سمت تیرک مرکزی چادر پرتاب کرد.

سیب سرخ محکم به تیرک خورده و با له شدن پوست شفافش قطرات آب به اطراف پاشید.

روی تشک دراز کشید و به سقف پارچه ای بالای سرش خیره شد.

صدای قدم های سهون که پشت پارچه ی‌ چادر راه می‌رفت به گوش میرسید.
ساقه ی باریک گل رز رو بین انگشت هاش چرخوند و نفسش رو با کلافگی بیرون دا‌د.‌

شاید نباید بیرونش میکرد...

صورتش رو به سمت ورودی چرخوند و در حالی که به روزنه ی کوچیک چادر خیره بود، با دقت بیشتری به صدای قدم های سهون گوش سپرد.‌

فقط قصد داشت کم کم بحث رو با سهون باز کنه... هرچند هنوز‌ عذرخواهی نکرده بود...

گل رو بالا آورد و جلوی صورتش گرفت.
اما میتونست این گل رو عذرخواهی برداشت کنه...
شاید هم فقط خودش رو گول میزد تا زودتر پیش سهون برگرده...

اون احمق باید میفهمید حق نداره بخاطر پدرش با اون بدرفتار کنه...

گل رو روی زمین گذاشت.
به پهلو چرخید و دستش رو زیر سرش قرار داد.
بی اختیار ریتم تنفسش رو با قدم های سهون هماهنگ کرد.

هر لحظه که پای سهون روی زمین مینشست نفس کای توی سینه اش حبس میشد تا راحت تر صدای قدمش رو بشنوه...

دلش تنگ شده بود!
هنوز هیچ چیز خاصی بین اون و سهون اتفاق نیفتاده بود اما کای حتی به صدای نفس های اون هم وابستگی پیدا کرده بود.

پیش از سهون اون تنها بود!

هر وقت چشم هاش رو می‌بست حتی هنگام تصور آینده اش اون تنها بود!
داشتن کسی مثل سهون حتی توی تخیلات کای هم نمی‌گنجید...

اما حالا اون انتخاب های زیادی برای تصور آینده داشت...

قدم زدن توی جنگل با سهون؟!
خرید کردن با سهون؟!
غذا خوردن با سهون؟!
کتاب خوندن با سهون؟!
و شاید قهر کردن با سهون!

جوری که سهون برای اشتی تلاش میکرد رو دوست داشت.
هرچند عذرخواهی نمیکرد اما کار هاش با نمک بود!
چند روز پیش چندتا از کتاب های کای رو دزدیده بود تا اون رو وادار به حرف زدن بکنه...

برای اون غذا می آورد و مدام توی دست و پا می‌پیچید!

اما عذرخواهی نمیکرد...

شاید عذرخواهی برای قلب مغرور کوچیکش کمی سخت بود...‌
بخشیدن برای کای سخت نبود اما باید به سهون میفهموند که چطور باهاش رفتار کنه!

هرچند الان واقعا دلتنگ بود...
دلش سهون رو میخواست، حتی اگه شوخی های خجالت آور میکرد.

SurvivorWhere stories live. Discover now