Part5

2.1K 290 4
                                    

بابت تاخیر متاسفم اینترنت این چند هفته اصلا واسم بالا نیومده بود ساریییT~T

برو خداروشکر کن نجاتت دادم
اما تنها چیزی که نصیبش فین و گریه کردنای تهیونگ بود هوفی کشید
+بگیر بخواب.
و از اتاق اومدم بیرون بدون اینکه صبحانه ای بخوره به دستیارش که آیپد توی دستش بود گفت که بهشون بگن چیکار کنن
سوار جت شخصیش شد و برای ماموریت به عمان رفت

نزدیکای عصر بود نمی‌دونست چند ساعت خوابیده بود اما بدنش خیلی میلرزید و تب داشت
_بابا لطفا بیا دنبالم
صدای باز شدن در رو شنید و سری نگاهشو داد به در یه دختر جوون با لباس خدمتکاری با یه بسته قرص و یه سینی پر از غذا اومده بود
"سلام غذاتونو اوردم"
_نمیخوام
"لطفا بخوریدش اونوقت من توی دردسر می افتم"
حال غذا خوردن نداشتم خیلی سردم بود ولی حتی حال بلند شدن هم نداشتم
_ب..بزارش روی میز
بعد از گذاشتنش روی میز رفت بیرون تصمیم گرفتم برم حموم تا از شر این سرما خلاص شم

Jungkook p.o.v

"1500 تا چطوره؟"
_بهش بگو خیلی کمه
به مترجم گفت و اونم به زبان عربی به اون قاچاقچی گفت
"شما چقدر پیشنهاد  میدید؟(عربی)"
"قربان میگه چقدر پیشنهاد میدید"
_خب 3000 تا تا آخر ماه
مترجم به زبان عربی با‌ اون فرد حرف می‌زد و حدود 2 ساعت معاملشون طول کشید بعد از قرار داد خیلی دلش شور میزد و سریع سواره جتش شد تا برگرده میخواست باز اون بچه رو ببینه

_تهیونگ تموم روز چیکار کرده؟
"قربان فقط صدای گریه هاش میمومد بعد دوش آب مثل اینکه الان خوابه"
_باشه
وارد اتاق پسر شد و در و بست ولی وقتی  به تخت خالی نگاه کرد اخمی روی پیشونیش بوجود اومد.سریع دره حموم رو باز کرد ولی قفل بود
_تهیونگ چزا غذاتو نخوردی بچه
_هی جوابمو بده
_چیکار میکنی اون تو
_در رو میشکنم
چند ضربه با پهلو به در زد و قفل در شکست نگهبان‌های دم در اومدن تو ولی جونگ کوک نذاشت بیان تو حموم چون تهیونگ لخت بود.
(باکسر تنشه)

رفتم و چند سیلی کوتاه به صورتش زدم اما جواب نداد
_چیکار کردی با خودت چرا اینقدر داغی تو هی دکتر رو خبر کن
تهیونگ رو بغل کرد و از توی وان درش اورد و روی تخت گذاشت
_چش شده
"عامم ضعف کرده بخاطر نخوردن چیزی ظاهرن معدش حساسه و باید حتما یه چیزی بخوره بهش یه سرم تقویتی وصل کردم وقتی بلند شد این دارو هارو همراه سوپ بهش بدید"
بعد از رفتن دکتر به خدمتکار سپردم که سوپ واسش درست کنه

_بخورش!
+نمیخوام (عطسه) گشنم نیست
_نگفتم که گشنته یا نه گفتم گوه‌کن
+درست حرف بزن باهاممم
_نخوریش تا دو روز نمیذارم بهت غذا بدن پسر جون نرو رو اعصابم
+انگار واسم مهمه 'پچه پرو'
(' این یعنی یواش میگه دوزتان)

اینم پیج پینتریستم دوس داشتین فالو کنید یا نگاهی بندازین توی بیو هم گذاشتم...
https://pin.it/6qaXxrB

Time Difference || KOOKV Where stories live. Discover now