ܦ̈ܢܚܩࡅ߳ߺߺܙ ܢܚیܝ̇‌ܥ‌‌ܣܩܢ

2.3K 448 49
                                    

◁❚❚▷

می‌شه گفت خونه‌ی تمیزی داشت.
با اینکه وسایل کمی چیدمانش رو شامل می‌شدن، اما وجود تابلوهای مینیاتوری و کلکسیونی از ساعت‌های جنس ماهور، به اون فضا رنگ صمیمیت خنثایی داده بود.

به هرجا که نگاه می‌کردی یا رنگ سفید رو می‌دیدی یا سیاه.

اطلاعاتی که تا الان از ووکی دستیگرم شده بود، این بود که:
اون نه تنها ظاهر مرتبی داره، بلکه خونه و زندگی مرتب و منسجمی هم داره.
طبق برنامه‌هاش پیش می‌ره.
مردیه که می‌شه به راحتی بهش تکیه کرد (البته از این موضوع زیاد مطمئن نیستم چون همسرش ازش جدا شده، حالا شایدم اون درخواست طلاق داده)
مهربونه، یعنی تا اینجای کار ازش هیچ بداخلاقی‌ای ندیدم.

"دلت می‌خواد کیک درست کنیم؟"

باید سر یورا رو گرم می‌کردم، با اینکه برای اینکار پولی نمی‌گرفتم ولی خودمم حوصله‌م سر رفته بود.

"خیلی خوب می‌شه!"

دستاشو بهم کوبید و جیغ بلندی کشید.
توی ظرف سه ثانیه اون دختر از جلوی چشمام غیب شد و خودشو توی آشپزخونه پنهون کرد.

آشپزخونه‌ای که نقشه‌ش درست وسط پذیرایی طراحی شده بود.
نمی‌شد گفت متوسطه چون پنج برابر آشپزخونه‌ی خونه‌ی من و تهیونگ بود.

وقتی وارد اونجا شدم تا یورا رو پیدا کنم، متوجه شدم هیچ ظرف و ظروفی توی چشم نیست.

"چه کیکی دوست داری؟"

امیدوار بودم مواد لازمش رو داشته باشن.

یورا بدنش رو از پشت جزیره به داخل کشید تا توی دیدم قرار بگیره.

"شکلاتی"

توی این یه مورد تفاهم داشتیم.

آستین‌های تیشرت قرمز رنگمو بالا دادم.
مشخصه ووکی اهل آشپزی و تمیزکاری نیست.
درست برعکس تهیونگ که تقریبا یه خونه‌دار بار اومده بود.

"می‌تونی برام یه کاسه‌ی کوچیک پیدا کنی، لطفا"

لبخندزنان از لفظی که بکار بردم، در یکی از کابینت‌هارو باز کرد.

"همه‌ی اونا یا اینجان یا توی بقیه‌شون، بابا بهتر از من می‌دونه"

"ممنون"

بلندش کردمو روی کانتر نشوندمش.

"سعی نکن که پایین بیای، خطرناکه"

تابی به موهای بازش داد و مشتاقانه مشغول تماشام شد.

یکی یکی در کابینتارو باز کردم و هرچی که لازم داشتم رو برداشتم.
نمی‌فهمیدم چرا اینجا نباید بهم حس "خونه" بودن بده.
حس می‌کردم هر لحظه ممکنه یکی منو از پشت‌سر غافلگیر کنه.

باور کنید وقتی در یخچالو باز کردم کلی شوکه شدم.
چون اون یه یخچال معمولی نبود، یکی از اون خفناش که می‌تونستی هرچی که بخوای رو توش پیدا کنی.

𝑻𝒉𝒆 𝒄𝒉𝒂𝒓𝒎 𝒐𝒇 𝒑𝒂𝒓𝒕𝒊𝒏𝒈✗Where stories live. Discover now