Part 43

126 19 2
                                    

درِ آسانسور باز شد و سوفیا با گفتن " مراقب رفتارهات باش " از آسانسور رفت بیرون و لیسا هم با چهره ای ترسیده همونجا داخل آسانسور دستاشو مشت کرد و لب زد : پس عملاً اعلام جنگ کردی !!

لیسا بعد اینکه آروم شد برگشت پیش جنی و هر دوشون مستقیم رفتن توی اتاق پرو تا لباس هاشونو عوض کنن و برای عکس برداری آماده شن .

جنی اولش متوجه حضور سوفیا نشده بود و وقتی
که رفت روی سکو تا ازش عکس بگیرن با دیدن همکلاسیش با خوشحالی از همونجا براش دست تکون داد و سوفیا هم براش دست تکون داد ولی این وسط لیسا با نگاه های عصبی که به سوفیا دوخته بود آروم بهش نزدیک شد و آروم گفت : تو هدفت از اینکارات چیه ؟! ..

سوفیا به دختری که داشت برای عکس برداری ژست میگرفت خیره شده بود و به لبخند مصنوعی جواب لیسا رو داد : جنی رو میخوام فقط همین ..

لیسا که دیگه به زور جلوی خشمشو گرفته بود محکم مچ دست سوفیا رو گرفت و با فشار دادن مچ دستش خیلی جدی بهش زل زد و گفت : جنی تو رو فقط به چشم یه دوست میبینه چرا نمیفهمی !! ..

سوفیا هم نگاه جدیشو به لیسا داد و با تُن صدای عصبی لب زد : مگه خودش اینو بهت گفته که بجای اون داری اینقدر مطمئن حرف میزنی !؟ ..

یهو لبخندی روی لباش نشست و ادامه داد : درضمن من میدونم که اون دوسم داره و اینکه شماها هنوز ازدواج نکردید تا خودتو مالکش جلوه بدی ..

جنی که از بحث کردنای لیسا و سوفیا بی خبر بود خیلی عادی توی احساساتش غرق شده بود و با توجه به تم امروز ژست جدی ولی حوصله سربری به خودش گرفته بود و به دوربین خیره شده بود

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

جنی که از بحث کردنای لیسا و سوفیا بی خبر بود خیلی عادی توی احساساتش غرق شده بود و با توجه به تم امروز ژست جدی ولی حوصله سربری به خودش گرفته بود و به دوربین خیره شده بود .

جنی که از بحث کردنای لیسا و سوفیا بی خبر بود خیلی عادی توی احساساتش غرق شده بود و با توجه به تم امروز ژست جدی ولی حوصله سربری به خودش گرفته بود و به دوربین خیره شده بود

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
Money ❤️‍🔥Where stories live. Discover now