┉┉┉┉┉┉┉┉┉┉┉┉┉
جونگین نویسنده سی ساله ای که اخرین کتابش به چاپ بیست و سوم رسیده بود؛ تو موفق ترین دوران حرفه ایش ناپدید شد
فقط قرار بود تا مراسم امضای کتاب یک چرت کوچیک بزنه اما چشم هاش رو تو خونه کوچک و گرمی باز کرده بود، مرد جوانی که ادعا میکرد همسرشه و یه بچه شیرین.
سفر به دنیای موازی و داشتن یه خانواده صمیمی میتونست بهترین تجربه عمرش باشه اگه به خاطر نمی اورد چطوری با کلمات اون چهره فریبنده رو با چشم های درشت و پوست مرمرین خلق کرده.
شخصیت اصلی کتاب اخرش، مردی که عمیق ترین حسرت ها رو به شیرین ترین توهمات تبدیل میکرد.اگه قرار بود یکی از شخصیت هاتون پا به واقعیت بزاره کدوم رو انتخاب میکردین؟
┉┉┉┉┉┉┉┉┉┉┉┉┉
أنت تقرأ
slice of lemon
قصص الهواةبعضی وقتا ایده های کوچیکی میگیرم که تبدیل میشن به سناریو های کوچیک از کاپلای اکسو و اینجا باهاتون به اشتراکش میزارم دوسش داشته باشین💚 دوستدار شما 𝐿𝑒𝓂𝑜𝓃 Telegram= @sliceoflemonn