part14

250 32 15
                                    

جیمینpov
هیچی اینطور که پیش‌بینی کردم پیش نرفت آلفام خیلی غد بود البته بهش حق میدم از وقتی که پامونو اینجا گذاشتیم یه چندتا آلفای احمق مثل کای فکر کردن امگاست ولی با حس کردن رایحه سرد سنگینش و نگاه به چشمای تاریکش فرار کردن الآنم با من قهره و هرچی سعی کردم راضیش کنم یکم مشروب بخوره و حداقل برای رقص راضی بشه نمی شد که نمی شد
+آلفا ببین خب میگی چیکار کنیم حداقل یکم بخور
--نمیخوام مست بشم نمی‌خوام برقصم من از اینجا متنفرم از توام متنفرم الآنم میرم اگه میخوای بیای اگرم نه به درک
بلند شد که بره از قصد رایحمو آزاد کردم
///رایحه جیمین خاصه و شیرینه و عملا تحریک کننده ست///
چشامو گرد کردم و لب پایینیمو دادم جلو و اسمش و تقریباً ناله کردم
+یوونگی به خاطر امگات
چشمای اون از تعجب گرد شد و عین مسخ شده ها آروم برگشت سرجاش
+بخورش
اون کل لیوانو سر کشید و با حس تلخی شراب به خودش اومد و صورتش جمع شد خیلی کیوت بود و در عین حال شبیه پیرمردا به نظر می‌رسید آلفام بیش از حد کیوته با وجود غالب بودنش خیلی نگرانشم باید از جئون ها و هر آلفا و امگا یی دورش کنم ببینش
لپشو محکم کشیدم
--دلت کتک میخواد احمق
+نه دلم فقط میخواد تورو بخوره
چشماشو چرخوند آروم دستشو گرفتم و بوسیدم ایندفعه با دهن باز نگام میکرد چرا انقد کیوت بود دستشو محکم پس کشید یکم جا خوردم
--هعی جیمین با من مثل امگاها رفتار نکن تو امگایی

+چه فرقی می‌کنه تازه اگه من نکنم تو که برای من نمیکنی فقط اخمات برای منه

--انگار یادت رفته وقتی رفته بودی تو هیت چه کارایی برات کردم

+یادم ننداز که بدنم همین الانشم با الکل داغ کرده ممکنه کارهای عجیب تری کنم عزیزم
--عزیزم؟

+عشقم:)

_عجیب غریب پاشو بریم

+رقص عزیزم باید باهام برقصی

بدون اینکه بهش فرصت رد کردن بدم کشوندمش وسط پیست رقص
و بدنمو با ریتم آهنگ تکون دادم ولی آلفای تخسم حتی یه اینچ تکون نخورد ولی من جیمینم هر طور شده مجبور به رقصشم میکردم کمرشو گرفتم و به خودم نزدیکش کردم رونامونو بهم چسبیده بود یه دستمو رو گونش گذاشتم و نوازشش کردم انتظار هرکاریو داشتم حتی اگه منو میزد و هولم میداد انقدر تعجب نمی‌کردم دقیقا مثل یه گربه گونشو به دستم می مالید و چشاشو بسته بود خب تحمل منم یه حدی داره آلفام بیش از حد کیوت شده بود صورتمو جلو بردم لب پایینیشو گاز گرفتم رایحه‌ ی نعناش داشت دیوونم میکرد
+عزیزم بهتره زودتر بریم چون بهت قول نمیدم تا یه دقیقه ی دیگه اینجا لختت نکنم
با عجله یکی از اتاقای وی آی پی کلابو اجاره کردم صبرم اونقدر نبود که تا هتل تحمل کنم هولش دادم سمت تخت تعادلشو از دست داد و رو تخت ولو شد
یونگی pov
جیمین امروز خیلی رو اعصابم بود اومد رو تخت کنارم و بعدش روم قرار گرفت و دستاشو دو طرف سرم گذاشت و به خم شد و خیلی آروم منو میبوسید نه تنها لبامو کل صورتمو و لاله ی گوشمو و و گردنم با مکیده شدن نقطه رایحم نفسم حبس شد
_جیم..ینا آهه چیکار می‌کنی
سرشو از تو گردنم در آورد و بهم نگاه کرد و خدای من چشمای جیمین بنفش شده بود و برق میزد و میتونم به تمام مقدسات نداشتم قسم بخورم چشاش واقعا جادویی بودن
+عزیزم دوباره صدام کن جیمینا
لحنش نه دستوری بود نه خواهش بیشتر عاشقانه بود این امگا وقتی مست میشه عاشق پیشه و رمانتیک میشه نباید دیگه وقتی با من نه اصلا صبر کن حتی پیش یکی دیگست مست کنه
_جیمینا امشب خیلی دوستداشتنی شدی
بعد از این حرفم پوزخند زدم و جاهامونو عوض کردم و گذاشتم گرگم بیرون بیاد
لباشو مثل خودش آروم بوسیدم
_میدونی جیمینا من کارم تو رقصیدن خوب نیست
ولی لبامو و دستام برای رقصیدن روی بدن تو ساخته شدن
و دوباره روش خم شدم و آروم بوسیدمش
خب نمی‌دونم چرا اون کصشر را رو گفتم ولی به نظرم حق با اونه امشب به اندازه کافی حس امگا بودن بهم دست داده بود الان فقط امگامو میخواستم
لب پایینشو گاز گرفتم و مکیدم و لیس زدم
اونم دهنشو با کمال میل باز کرد و بهم اجازه ی سرک کشیدن و مست شدن بیشتر و با لباش و زبونش داد
نمیخوام امشب زیاد پیش برم هر دوتامون مستیم امشب فقط باهاش عشق بازی میکنم
از لباش فاصله گرفتم و سرمو تو گردنش فرو بردم و رایحشو با تمام وجودم بو کشیدم و نقطه ی رایحشو بوسیدم و مکیدم همه چیز آروم بود هیچ شهوتی و عجله ای در کار نبود انگار امگامم امشب تصمیم داشت دیوونم کنه اولش دوستیش با یه آلفای غالب بعدشم که لباسش که امشب توش میدرخشید نگاهاش به منو و بی قراریش
کنارش دراز کشیدم
و چشام دوباره قهوه ای شدن
اون ولی هنوز با چشمای بنفشش بهم نگاه میکرد
_خب جیمینا میخوای همینجا بمونیم یا بریم یه جای دیگه

your my everythingWhere stories live. Discover now