Part6

2.3K 507 43
                                    

همینکه  هوسوک و اسمایل اونو پیاده کردن یه حس دلتنگیه عجیبی قلبشو فشار داد دسته چمدونشو بالا کشید و به سمت مدرسه حرکت کرد جلوی در به یئونجی برخورد کرد

جیمین-نونا

دستشو برای خواهر جدیدش که یه شلوارلی و بلیز سفید پوشیده بود وموهای طلاییشو باز گذاشته بود تکون داد

یئونجی-جیمینی چطوری؟هوسوک کجاست؟

جیمین-رفت

یئونجی-اه بهش گفته بودم که میخوام اسمایلو ببینم ولش کن خب جیمین اماده ای برای همه چیز؟

پسرک مطمئن سرشو تکون دادو دستشو از زیر  بند ازاد کولش رد کرد 

جیمین-بله

یئونجی -یکی از بهترین اتاقای خوابگاهو برات گرفتم

جیمین-مرسی نونا

یئونجی-خب هم اتاقیات یکم عجیبن ولی مطمئنا میتونی باهاشون کنار بیای چون هر دوتاشون مثل تو آبین

جیمین-نونا

دست دختر روی کمر جیمین وایساد

یئونجی-بله

جیمین-هیونگ گفت شمارشو بهت بدم

یئونجی-اممم باشه

جیمین-میشه گوشیتو داشته باشم؟

یئونجی-حتما

دستشو تو جیب جین یخیش کرد و گوشیشو به جیمین داد

یئونجی-اوه

جیمین-اتفاقی افتاده

یئونجی-چه دستای کوچولو و نازی داری

جیمین-من ناز نیستم!خیلیم هیکلم مردونس هی این هیونگه؟

به عکس بک گراند گوشیه یئونجی نگاه کرد که دوتا بچه دست همو نگه داشتن و لبخند میزدن

یئونجی-اره هوسوک وقتی بچه بود خیلی ناز بود مثل تو

جیمین-الان چی ؟

متوجه سرخ شدن صورت دختر شد

یئونجی-اون بلبله که روی دوشتع؟

جیمین-اره هتامه اسمش دوسانه دوسان سلام کن
دوسان-سلام

یئونجی-مواظب باش جیمین سال بالایی هایی که هتاشون از تو قوی تره خیلی زورگوئن

جیمین-هتای تو چیه نونا البته ببخشید که میپرسم

یئونجی-پروانه

جیمین-اوه جذابه

یئونجی-خب اینم اتاقت هم اتاقیات قبل از تو رسیدن خوش باشی

جیمین-نونا گوشیتو نمیخوای

گوشیو به سمت دختر گرفت

جیمین-هم شماره خودم هم هوسوک هیونگ خودمم رو سیو کردم شمارتو تو گوشیه خودم سیو کردم
اشکالی نداره که به هیونگ بدم؟؟

Survivor Where stories live. Discover now