8

692 164 23
                                    

زین: بالاخره شماره همدیگه رو داریم و دیگه نیاز نیست تو کیک* چت کنیم.

هری: اره

لویی: سلام پرنسس مافین گل دوست داشتنی

هری: سلام لویی

نایل: گگگگگییییییی

لویی: منظورم اینه، دروغ نمیگی!

هری: هییییی من میخواستم اینو بگم...

لویی: باشه همه پیام رو پاک کنن پس هری میتونه اونو بگه

زین: باشه

لیام:باشه

نایل: باشه

هری: منظورم اینه، دروغ نمیگی!!!

زین: شما دو تا خیلی رقت انگیزید

نایل: چقدر سر اینکه هری و لویی الان باهمن شرط میبندید؟

لیام: 500تا

هری: من دارم چشمامو میچرخونم از اینکه لویی رو پنجه پام ' این بچه خوک کوچولو' رو انجام میده(احتمالا یه جور مسخره بازیه :/)

لیام: ععع اون پاتو لمس میکنه؟؟؟

لویی: اینجا کلاس سوم نیست. اره من پاهاشو لمس میکنم

زین: اون عاشقه. چه انتظاری داری؟

هری: اه

لویی: چی؟ نه. من به عشق اعتقاد ندارم. نه

هری: اوه

زین: وای

لیام: راستیییییی! اولیور یه مهمونی خفن گرفته امشب!!! شما میاین؟

زین: لعنتی اره!!! شنیدم مهمونی هاش عالین

نایل: قطعا منم میام!! شریل راجبش بهم گفت

لویی: اره، من همین الانشم لباسای مهمونیم رو پوشیدم

هری: لویی تو رب دشامبر صورتی منو پوشیدی

لویی: دقیقا، لباس مهمونیم

زین: ععع لویی صورتی پوشیده

لویی: گاییدمت

لویی: به هرحال، اره من میام. لباس برای هری اوردم تا بپوشه

نایل: تو هم میای هری؟

هری: تو یه مهمونیِ دبیرستانی؟ فراموش کردی من تو دهه دوم زندگیمم؟

زین: اگه تو نیای منم نمیرم

لیام: بیااااااااا هری

نایل: لطفااااااا

لویی: اما رفیق، من اونجا بهت نیاز دارم

هری: باشه

_________

استورم کامینگ :)

*kik تو پارت اول راجبش توضیح داده شده

ترجمه هفته بعد سانشاین با منه پس احتمالا این هفته اپ این بوک رو برنامه نباشه.

قسمت بعدی هم مهمه ولی ووتا کم شده کامنتم که اصلا نمیزارین...

میخواین منم سر شوخی رو باز کنم؟😂

لطفا کسایی که تازه شروع به خوندن کردن یا خوندن و ووت ندادن همین الان برن به همه پارتای قبل ووت بدن.
اگر جایی اشکال تایپی یا املایی هم دیدین کامنت کنید من ادیتش کنم.

Flower boy  [L.S](Persian Translation)Tempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang