BULLET 18

1.3K 304 150
                                    

VOTE

🌟🌟🌟🌟

جنسن لپتاپشو بست و سرشو رو میز گذاشت
:متاسفم ... قرار بود فقط باعث خوشحالیت بشم ..

لویی سرپا ایستاده بود و هر بار میخواست یه چیزی بگه ولی به زبون نمیاورد , هر بار یه حس بهش دست میداد اما به کلمه ختم نمیشد , عصبی بود , جنسن و مقصر میدونست اما صداقت اون مرد باعث میشد به اینم فکر کنه که اون از هیچی خبر نداشته اما هیچ کدوم اینا چهار سال زجر کشیدنو جبران نمیکرد

:جنسن , این ...این برای من خیلی گرون تموم شد , تو آدم بدی نیستی ولی شدی اون کسی که چهار سال منو تو بدبختی انداخت , یک ماهه که فکرم شده فرار کردن از این خونه , از تو از ایمی ...حتی از مادرم , من هیچ حسی تو خودم نمیبینم اما نمیتونم این و نادیده بگیرم که تو بمحض اینکه فهمیدی هری زنده اس بهم خبر دادی چیزی که میدونم تورو اذیت میکنه اما .... این بهم ثابت میکنه تو منو دوست داری

کنار جنسن اومد و اونو بغل کرد
:شاید راهی باشه که بتونم ببخشمت

جنسن سرشو از بغل لویی برداشت و بهش نگاه کرد
:چی?

:من بهت اعتماد میکنم و بزرگترین راز زندگیمو بهت میگم در عوض بهم کمک کن

:هر چی باشه لویی

:من یه بیمار دارم که اطلاعاتی داره مبنی بر اینکه خود دولت از ماموراش استفاده میکرده و اونها رو وقتی به خارج کشور میفرستن اگه اطلاعاتی لو بدن یا خراب کاری بشه بعنوان مرده جنازه ای رو به کشور برمیگردونن , و بعد که اینارو تو لپتاپت دیدم میشه فهمید این یه معامله اس تو دنیای زیرزمینی

:من باید چیکار کنم ?

:به پول و قدرتت احتیاج دارم

............................

لویی وارد ساختمون شد و پاکت نامه ای که تو کیفت بود رو دراورد
جلوی دفتر معاون ایستاد و چند ضربه به در زد

وقتی صدای خانوم منفلیکس رو شنید درو باز کرد و وارد اتاق شد

:سلام خانوم منفلیکس صبح بخیر

منفلیکس نگاهی به ساعت کرد و بعد عینکشو عقب داد

:صبح بخیر لویی , بازم مرخصی میخوای? تو این ماه من خانواده های بچه هارو بیشتر از تو , اینجا دیدم

:متاسفم اما زندگیم اصلا رو روال عادی نیست , و اومدم اینو بهتون بدم

پاکت رو روی میز گذاشت
:یه مرخصی طولانی شاید تا ابد !

منفلیکس با اخمی پاکت رو باز کرد , نامه ی داخلش و دراورد

:اوه ... هاه , خیلی هم عالی میدونید که تا چهار ماه دیگه باید اینجا کار کنید ?

لویی از تو کیفش چند بسته دلار بیرون اورد و روی میز گذاشت

:کافیه مگه نه?

My sweet bullet [L.S]Where stories live. Discover now