جهنم سبز

32 5 0
                                    

حدود ده نفر از نیروهای ویژه پشت تمین و مینهو برای رفتن به مقر اصلیشون ایستاده بودند.لیندا وسایل های مورد نیازش رو داخل کوله جنگیش گذاشته بود و پشت سره مینهو ایستاده بود.جیسانگ برعکس لیندا دقیقا پشت تمین ایستاده بود و به هلیکوپتری که داشت برای فرود آماده میشد نگاه میکرد.

صدای هلیکوپتر به قدری زیاد بود که لیندا مطمئن بود اگه الان حرفی بزنه کسی متوجه نمیشه ،جیسانگ محو عظمت و بزرگی هلیکوپتری بود که رو به روش فرود اومده بود.

خلبان هلیکوپتر برای احترام ازش پیاده شد و در هلیکوپتر رو باز کرد، با حرکت تمین و مینهو به سمت خلبان بقیه سرباز ها هم حرکت کردند و داخل رفتند.

جیسانگ از اینکه چنین هلیکوپتر بزرگی رو میدید هیجان زده بود و قبل از اینکه سوارش بشه سرش رو بالا گرفت و خواست که به بال هایی که با سرعت زیاد در حال چرخش بودند نگاه کنه.

تمین که مشغول حرف زدن با خلبان بود وقتی جیسانگ رو درحال بالا بردن سرش دید سریع سرش رو با دست گرفت و مانع از این شد که به بال های هلیکوپتر نگاه بکنه.

با صدایی که جیسانگ بتونه بشنوه گفت

"میخوای چشمات رو از دست بدی؟ نباید اینقدر از نزدیک به بال های این نوع هلیکوپتر ها نگاه کنی خطرناکه"

جیسانگ از اینکه میدید تمین نگرانش شده بود خوشحال شد و یقین پیدا کرد که تمین اون رو به عنوان برادر کوچیک خودش پذیرفته.

بالاخره جیسانگ از نگاه کردن به هلیکوپتر خسته شد و سوارش شد،تمین همچنان مشغول حرف زدن با خلبان بود و بعد از چند دقیقه اون هم سوار شد .

مینهو برای اینکه مطمئن بشه همه سوار شدند اول نگاهی به سرباز ها و بعد نگاهی به بیرون کرد.درب هلیکوپتر رو بست و کنار تمین نشست.

با بسته شدن درب دیگه صدای زیادی از هلیکوپتر رو نمیشنیدند و میتونستند با هم حرف بزنند اما هیچ کدوم از سرباز های ویژه تلاشی برای صحبت کردند نمیکردند به جای حرف زدن فقط به جیسانگ و لیندا نگاه میکردند ،یعنی به اعضای جدید نیروهای ویژه .

جیسانگ از سکوت خسته شد و سعی کرد که با سوال پرسیدند جو خفگان رو عوض بکنه.

"هیونگ اسم این هلیکوپتر چیه؟"

با شنیدن "هیونگ" از زبان جیسانگ همه متعجب به تمین نگاه کردند، همشون میدونستند از زمانی که تمین برادرش رو از دست داده بود دیگه هیچ کس تلاش نکرده بود که تمین رو هیونگ صدا کنه تا دوباره خاطراتش براش زنده نشه.

"تو الان سوار هلیکوپتر جنگی مسافر بری MI 26 ساخته روسیه شدی که میتونه تعداد افراد زیادی رو داخل خودش جا بده و خیلی امکانات دیگه هم داره که الان یادم نمیاد"

Soldier [دخترپسری]Where stories live. Discover now