میخوام یکم حرف بزنم... D:

1.3K 246 80
                                    

های اوری بادی... آتنا اینجاست.👩🏻‍💻

امروز اخرین روز خرداده و تقریبا ۳ماه و نیم از روزی که "عشق من انتقامه" تموم شد میگذره.

کلی بهش لطف و محبت شد.
که من حقیقتا انتظارشو نداشتم.

ولی الان اینجام که یه کوچولو ازتون گله کنم :(

دیدن ووتاش منو ناراحت میکنه...
دیشب اومدم پارت جدید فصل دومشو اپ کنم و وقتی چشمم به فصل اولش افتاد قلبم ناراحت شد :(

فکر کنم از روزی که شروع به اپ کردم ثابت کردم نویسنده‌ای نیستم که دنبال کامنت و ووت و نظر باشه.

-هیچوقت تو تلگرام تهِ پی‌دی‌افام غر نزدم که نظر نمیدید.(فقط دوبار ازتون  نظر خواستم که واقعا بهش نیاز داشتم برای ادامه‌ی داستان)
-هیچوقت اینجا نگفتم کامنت بزارید.
-هیچوقت با شرط ووت اپ نکردم.
و هیچوقتم نمیکنم.

دقیقا به همین دلایل تک تک کامنتارو با ذوق جواب میدم چون میدونم اونی که اون کامنت رو گذاشته با اجبار نذاشته. و برای همین کلی برام ارزشمنده.💛

من از کسی که داستانو دوس نداشته هیچ انتظاری ندارم. واقعا ندارم.
ولی از اونی که خونده و "دوسش داشته" فکر میکنم حقم باشه که یه کوچولو انتظار داشته باشم این "دوست‌داشتن" رو نشون بده.
اگه دوست‌داشتنشو نشون نده قرار نیست براش شرط بزارم، ولی میتونم انتظار داشته باشم ک. هوم؟

خب، حالا اگه دوسش داشتید اینکارو انجام بدید و همین الان به پارتای قبلیش ووت بدید.

باشه؟^^

این پیام رو احتمالا بعدِ یه مدت پاک کنم

ماچِ مکرر😽

My Love Is VENGEANCE 🌌 [#1: Smothered Mate]Donde viven las historias. Descúbrelo ahora