✤𝑴𝒚 𝒍𝒊𝒕𝒕𝒍𝒆 𝙘𝙖𝙩~𝐾𝑜𝑜𝑘𝑚𝑖𝑛✤

691 89 16
                                    

تمام مدت نگاهش گربه ی موصورتی رنگی بود که تازه به مدرسشون اومده بود...پسر با وجود قد کوتاهش 2سال ازش بزرگتر بود ولی بچه سال تر نشون میداد

یک نکته ی دیگه در مورد پارک جیمین نیمه گربه وجود داشت

اون خیلی خوشگل و خوش هیکل بود!!

عضو کلاب دنس مدرسه هم شده بود و این نگاه بیشتر پسر های نیمه گرگ و نیمه ببر رو جلب میکرد

البته این چیز عجیبی نبود چون معمولا اون ها گربه هارو به عنوان پارتنرشون انتخاب میکرد

هیچکس به کوکی نیمه خرگوش که همه جا گربه ی بزرگترو دنبال میکرد دقت نمیکرد

هیچکس

البته کوکی هم پسر جذابی بود

همونطور که نصف گیاه خواران مدرسه جلبش می شدن و برای گرفتن توجهش به خودشون هر زحمتی می دادن!

ولی هیچکس نمیدونست کوکی واقعا تو دام عشق گربه ی موصورتی مدرسه افتاده..و همین روند ادامه داشت

اولین باری که کوکی سعی کرد خودشو به جیمین نزدیک کنه تقریبا از یه دردسر بزرگ نجاتش داد

چطوری؟

فلش بک

-"جیمیناااا...من یکی از بهترین نیمه ببر های مدرسه م..باهام قرار بزار"

قدمی به عقب برداشت و لب پایینشو بین دندون هاش حبس کرد

-"نمیخوام"

-"ازت درخواست نکردم...گفتم باهام قرار بزار

یعنی باید بزاری!!"

پسر نیمه ببر همونطور که قدش خیلی از جیمین بلند تر بود بهش نزدیک شد و بدن لاغرشو به لاکر های پشت سرش پین کرد

- من با یه توله ببر هوس باز قرار نمیزارم!"

صورت اخموی پسر تغییر رنگ داد و به رنگ قرمز در اومد

-"چیییییییی؟؟؟؟؟؟؟"

از دادی که شنید چشم هاشو بست و اماده ی خوردن ضربه ای به صورتش شد ولی فشاری که روی بدنش بود خیلی زود از بین رفت...وقتی پلک هاشو باز کرد اون نیمه ببر عوضیو دید که روی زمین افتاد داره از دماغش خون میاد

همینطور کوکی قهرمان هم بالای سرش ایستاده

-"بهتره گورتو گم کنی کیم تهیونگ!!"

پسر دستشو زیر بینی دردناکش گرفت و نگاهی به خونی که ازش می اومد انداخت

تمام مدت با چشم هاش برای پسر خرگوشی خط و نشون می کشید

-"بعدا نشونت میدم جعون!"

و به سرعت غیب شد

کوکی که حالا میتونست با جیمین تنها باشه برای حرف زدن لب هاشو لیسید و سعی کرد دنبال جمله ی مناسبی بگرده

𝑶𝒏𝒆𝑺𝒉𝒐𝒕🔥Where stories live. Discover now